تبلیغات
منبع تولید تشعشعات پرانرژی کیهانی کشف شد
ارسال در: 1386/08/22-00:00

"چه چیزی باعث تولید تشعشعات پرانرژی کیهانی می شود؟" این سوال یکی از مهم ترین سوالات دانشمندان است که تا کنون بدون پاسخ مانده بود . اما تحقیقاتی که به تازگی در رصد خانه پرتو های کیهانی Pierre Auger  در آمریکای جنوبی انجام شده ، به این سوال پاسخ داده است : "سیاهچاله های ابر پرجرم" .  

 

بخش عمده ای از محیط میان ستاره ای مرکب از ذرات باردار است که تقریبا تا سرعت نور ستاب گرفته اند. این ذرات را پرتو ها یا تشعشعات کیهانی می نامند و تقریبا شامل هر نوع هسته اتم اند که بیشترشان را هسته های هیدروژن (پروتونها) و هسته های هلیم (ذرات آلفا) تشکیل می دهند (همچنین شامل الکترونها ، پوزیترونها و نترینوها نیز هستند ).

 

انرژی این تشعشات بسیار بیشتر از آن است که بتوانیم تصور کنیم . این انرژی ناشی از سرعت بسیار زیاد است ؛جرم کوچکی که با سرعت بسیار زیاد سیر می کند انرژی جنبشی فوق العاده زیادی دارد این انرژی جنبشی با توپ تنیسی قابل مقایسه است که با سرعت 150 کیلومتر بر ساعت حرکت می کند .

دانشمندان همواره از این موضوع شگفت زده بودند که چگونه این ذرات می توانند به این سطح بالای انرژی برسند . خوشبختانه جو زمین محافظ خوبی برای جلو گیری از برخورد این ذرات با سطح زمین است اما این ذرات در خارج از جو زمین یک تهدید جدی محسوب می شوند .

 

در طول سه سال گذشته  تیم بزرگی متشکل از 370 محقق از 17 کشور جهان گرد هم آمدند تا برای این سوال یک پاسخ مناسب پیدا کنند این گروه بزرگ در  رصد خانه پرتو های کیهانی Pierre Auger   در کوه های آمریکای جنوبی مستقر شدند ،این رصد خانه شامل یک آرایه عظیم  از آشکار سازهاست که مساحت 3000 کیلومتر مربع را اشغال کرده است .

 

تشعشات کیهانی هنگامی که به جو زمین وارد می شوند ، برخوردهایی صورت میگیرد که هسته های گوناگون را به اجزای کوچکتری(اجزای ثانویه) تجزیه می کند، به این فرایند شکافت یا خرد شدن می گویند . آشکار سازها بسیار حساس هستند و می توانند این ذرات ثانویه را شناسایی کنند و از طرفی به دانشمندان امکان می دهند تا جهت برخورد تشعشعات کیهانی را تعیین کنند.

 در گذشته به دلیل نبود اطلاعات کافی منبع این تشعشات را به انفجارات ابر نواختری یا هسته کهکشان راه شیری نسبت می دادند که هیچ کدام از این نظریه ها تا کنون ثابت نشده بود .اما اکنون دانشمندان می دانند که این تشعشعات یا پرتوهای پر انرژی کیهانی از تمام نواحی کیهان ساطع می شوند و منبع تولید آنها سیاهچاله های ابر پرجرم است .

در اطراف سیاهچاله های ابر پرجرم ، میدان های مغناطیسی عظیمی ساخته می شود که می توانند همانند یک شتاب دهنده ذرات عمل کند و این ذرات را تا چنین سطحی از انرژی شتاب دهد ، شتابی که تکنولوژی ساخت بشر هنوز  به آن حد نرسیده .

 

منبع :آسمان پارس
نظرات ارسالی:
 
احمد فتحی
1393/10/03   7:09:00 PM
نگاهی به بارانهای استوائی...برون رفت از رکود دانش فیزیک « قابل توجه هیدرولوژیست ها و هواشناسان » کشور ما در بحران کم آبی ست مخصوصاً شهرهای حاشیه کویر از کم آبی و بی آبی در رنج هستند و مسلماً اگر دست روی دست بگذاریم و چاره ای اندیشه نشود در آینده نزدیک این رنج کم آبی تبدیل به بحران خطرناکی خواهد شد که حیات و زندگی انسانها را به مخاطره خواهد انداخت و تنها برون رفت از این بحران ، باران زائی ابرهاست و بر این اساس هر چه در باره باران زائی ابرها بنویسم راهکار نجات را امکان پذیرتر می کند. بارانهای بی وقفه و سیل آسای خط داغ و گرم استوا که سرانه بارندگی های آنجا به 2500 میلیمتر « دو متر و نیم » می رسد و جنگل های انبوه استوائی و رودخانه های عظیم پُرآب نواحی حاره را شکل بخشیده است ، مبین واثبات این حقیقت است که برودت نقشی در بارندگی های کُره زمین ندارد و نقش آن فقط تبدیل قطرات باران به بلورهای برف و یا تگرگ می باشد. تمنا دارم لحظه ای ذهن و تجربیاتمان را از داخل بخارحمام و یا از داخل دستگاه تقطیر عرقیجات نعناع یا بید کاسنی بیرون آوریم ونخواهیم این تجربه تقطیر در سرما را در طبیعت و در ابرهای آسمان هم تعمیم دهیم چراکه باران زائی ابرها ارتباطی به میعان ندارد ... این واقعیت را جداً بپذیریم که ابر ، بخارآب نیست که در اثر برودت تبدیل به قطرات آب شود و بیندیشیم که بارندگی های بی وقفه و سیل آسای مناطق استوائی درآمازون ، سواحل شرق برزیل در آمریکای جنوبی ،گنگو در آفریقا ،فیلیپین و سواحل اندونزی و... با آن هوای گرما و داغ به وضوح عدم دخالت برودت در بارندگی ها را ثابت می کند. قبل از پرداختن به این موضوع باز ذکر این نکته ضروری است که بگویم گرما و نور جزء ذرات مادی این جهان هستند و ذرات سازنده جهان هم قابل تبدیل به یکدیگرند و اگر دانش فیزیک ما تاکنون نتوانسته به این واقعیت آگاهی یابد بخاطر رکود آن در این یکصد سال اخیر آنهم به علت غرض ورزی های سیاسی بوده است و در اینجا مصرانه از فیزیکدانان درخواست می شود تا با جدیت اینمورد مهم را مورد تحقیق گسترده ای قرار دهند. آب تبخیر شده سطح دریاها ، بخار و رطوبت ملکولهای از هم فاصله گرفته آب هستند که به ارتفاعات آسمان تصعید می شوند وماندگاری هم ندارند و هر لحظه ممکن است در اثر برودت به میعان برسند و قطره یا شبنم گردند. ولی اگر این بخارات آب تصعید شده به ارتفاعات آسمان بار دار الکتریکی شوند یعنی در بین فضاهای از هم دور شده ملکولهای آب ، الکتریسیته « ذرات الکترون » بوجود آید و تجمع کند ، این بخارات نامرئی آب که باچشم دیده نمی شوند تبدیل به توده های ابر سفید رنگ مرئی می گردند که ماندگار می شوند و دیگر برودت وسرما قادر به میعان و قطره سازی آنها نخواهد بود مگر آنکه بار الکتریکی آنها به پوسته زمین تخلیه شود آنوقت است که ابر بدون الکتریسیته دیگر ابر نیست و به قطرات آبی تبدیل می شود که مجبور به فروریختن و ریزش است بر همین مبناست که پس از هر صاعقه ، رگبار شدید باران آغاز می گردد. ابرها مانند خاذن های الکتریکی الکتریسیته را در خود ذخیره می کنند و هر چه این خاذن ها مملوتر از الکتریسیته گردند ، رنگ ابر تیره تر و به خاطر جاذبه الکتریکی پوسته زمین به سطح زمین نزدیکتر می شوند که به این ابرهای تیره و سیاه که در زیرین ترین لایه دیگر ابرها قرار می گیرند ، ابرهای بارش زا می گویند . تا اینجا و با استدلال فراوانی بارانهای سیل آسا در مناطق کمربند استوای زمین نتیجه گرفتیم که برودت هوا نقشی در بارش ندارد حالا ببینیم الکتریسیته ای که در منافذ بین ملکولهای بخار آب بوجود می آید و بخارات آب را تبدیل به ابر می کند از کجا بوجود می آیند ؟! و باز هم استدلال این موضوع را از بارش های سیل آسا و صاعقه های سهمگین مناطق کمربند استوا می آوریم: ماهواره ها نشان میدهند که در قطبین زمین صاعقه وجود ندارد به همین خاطر است که در قطبین بارش وجود ندارد اما هر چه به خط استوا نزدیک شویم تعداد صاعقه ها فزونی می گیرد تا اینکه در خط استوا صاعقه ها به ماکزیمم تعداد و شدت می رسند به همین مناسبت است که بارندگی های خط استوا هم سیل آساست حالا سوال این است چرا مختصرابرهای رقیق قطبین زمین باردار الکتریکی نمی شوند که تولید صاعقه و بارندگی کنند ولی در عوض ، ابرهای تیره آسمان مناطق خط استوا بی وقفه و مداوم تولید صاعقه و بارندگی می کنند؟! آیا دلیلی واضح تر از مایل بودن بودن محور زمین و تابش حداکثر نورآفتاب بر ابرهای آسمان مناطق خط استوا وجود دارد ؟! بنابراین قویاً اعلام می کنم که عامل بار دار شدن الکتریکی ابرها نور آفتاب است و این ذرات نور آفتاب پس از برخورد با ملکولهای بخارات آب تصعید شده در ارتفاعات آسمان به ذرات الکترون « الکتریسیته » تبدیل شده و این الکتریسیته بوجود آمده ضمن متغیر کردن ماهیت بخار آب به ابر مرئی ، در بین ملکولهای از هم فاصله گرفته جای گرفته و بتدریج و با استمرار این امر ،فضاهای بین ملکولی ابرها مانند خاذن الکتریکی انباشته از الکتریسیته می شود که در این روند هر چه این خاذن ها از الکتریسیته انباشته تر شوند ، رنگ ابر تیره تر و به سطح زمین نزدیکتر می شود و منتظر فرصت است تا بار الکتریکی خود را به پوسته زمین تخلیه تا رگبار بارش های خود را آغاز کند. بخاطر مایل بودن محور فرضی زمین ، مناطق کمربند خط استوای زمین فاقد فصول چهارگانه است و در آنجا تغییرات فصلی بهار ،تابستان ،پائیز و زمستان وجود ندارد و خورشید تمام سال یکسان و عمودی با بیشترین تابش نور خود بر این مناطق کمر بند استوائی می تابد به همین دلیل است که ابرهای این مناطق مداوم در معرض دریافت نور آفتاب ، انباشته شدن از الکتریسیته و تخلیه این الکتریسیته به صورت صاعقه می باشند که بازتابش بارانهای سیل آساست . اگر به مناطق کمربند خط استوا برویم می بینیم که : اوایل صبح که هنوز تابش آفتاب شروع نشده است هوا صاف است و کم کم با تابش بیشتر آفتاب مقدار ابرها بیشتر می شوند تا اینکه در ظهر بارندگی شدیدی آغاز می شود و گاهی تا عصر ادامه پیدا می کند و در غروب و کم شدن نور تابش آفتاب ، آسمان صاف و باز می شود . نا گفته نماند که فشار هوا هم در مناطق معتدله کره زمین نقش اساسی در بارندگی ها دارد چرا که فشار هوا باعث فشردگی و تنگتر شدن محل انباشتگی بار الکتریکی ابرها می شود و این امر باعث تسریع در تخلیه بار الکتریکی ابر به پوسته زمین و بارندگی می شود. احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »

احمد فتحی
1393/09/09   1:58:00 PM
چرا زمستانهای قطب جنوب بسیار سردتر از زمستانهای قطب شمال است ؟! به خوبی میدانیم که زمستانهای قطب جنوب بسیار سردتر از زمستانهای قطب شمال است که اگر در طول سال دمای هوا در قطب جنوب49- سانتیگراد باشد ، دمای هوای قطب شمال در طول زمستان 34- سانتیگراد است و در تابستان هم فقط چند درجه بالاتر می رود و باز میدانیم سرد ترین نقطه کُره زمین هم باز در وستوک در نزدیکی قطب مغناطیسی جنوب با دمای 6/89 - سانتیگراد می باشد...حال چرا قطب جنوب اینچنین سردتر از قطب شمال است ؟! جواب این معما و این « چرا؟! » کاربرد شگرف و سرنوشت سازی در مسیر تکامل علم دارد و بسیاری از حقایق فیزیک و رازورمز جهان را بازگو می کند و حتی می تواند به پیش بینی زلزله ها هم بیانجامد . همه میدانیم زمین در مدار بیضی به دور خورشید می چرخد که خورشید در یکی از دو کانون این بیضی قرار دارد .در تابستانهای نیمکره شمالی « مقارن با تقویم ایران تیرماه » زمین در دورترین فاصله از خورشید قرار دارد « نقطه اوج » و در زمستانها « دیماه » به نزدیکترین فاصله از خورشید می رسد « نقطه حضیض ». بنابراین : در تابستانهای نیمکره شمالی ، زمین از خورشید دور است و در زمستانها به خورشید نزدیک می شود . چون فصول نیمکره شمالی برعکس نیمکره جنوبی می باشند ، می توانیم بگوئیم : در تابستانهای نیمکره جنوبی ، زمین به خورشید نزدیکتر می شود و در زمستانها از خورشید دور است و این موضوع مهم دور بودن کُره زمین در زمستانهای نیکره جنوبی و قطب جنوب از خورشید ،کلید صندوقچه اسرار سردتر بودن هوای قطب جنوب نسبت به قطب شمال است اما اشتباه نکنید من به هیچوجه قصد ندارم در استدلال این موضوع از قضیه مایل بودن محور کره زمین و همچنین دورتر بودن زمین از خورشید « نقطه اوج » و دریافت کمتر قطب جنوب از نور خورشید در این موقعیت مداری و دور بودن از خورشید استفاده کنم و صحبتی به میان آورم زیرا از نگاه من وجود برودت حتی در پوسته سیارات غول پیکر و بسیار دور از خورشید هم تأثیر چندانی با محروم بودن آنها از شدت نورخورشید ندارد و عامل برودت فوق العاده بالای آنها فقط بخاطر نیروی جاذبه الکتریکی فوق العاده بالای پوسته آن سیارات است پس حرف تازه من در فیزیک این است که جاذبه الکتریکی پوسته زمین باعث برودت است حالا چگونه ؟! پوسته زمین الکتریسیته خور یا جریان برق خور است و جریانهای برق « الکترونهای جاری » را به روش های مختلف و با قدرت می بلعد ، قورت می دهد و به امعا و احشای خود یعنی به درون کُره زمین فرو می برد تا آنها را به اضدادشان یعنی پوزیترونهای ستاره درون زمین « ضد ماده » برساند و این خاصیت نیروی جاذبه الکتریکی زمین است همان نیروی جاذبه الکتریکی که الکتریسته خطوط انتقال فشار قوی سطح زمین را می بلعد و به اصطلاح استهلاک یا به هدر رفتن الکتریسیته خطوط را بوجود می آورد ویا بار اکتریسیته ابرها را به صورت رعد وبرق و آذرخش به خود جذب می کندو به اعماق زمین می رساند تا تحویل متضادشان « پوزیترونهای ستاره ضدماده درون زمین دهد. پس کُره زمین علاوه بر نیروی جاذبه و نیروی دافعه ، نیروی جاذبه الکتریکی هم دارد . تفاوت نیروی جاذبه « نیوتونی ـ جذب اجسام» زمین با نیروی جاذبه الکتریکی زمین« جذب و بلعیدن الکتریسیته سطح زمین » را بازگو می کنم: قبلاً گفته بودم که عامل بوجود آمدن نیروی جاذبه زمین و همچنین نیروی جاذبه الکتریکی زمین ، ستاره ضد ماده درون زمین است . هر دو این نیرو بواسطه جذب ماده به طرف ضد ماده بوجود می آیند . در نیروی جاذبه ، ذرات درون اجسام اطراف زمین به مرکز زمین که جایگاه ضد ماده است جذب می شوند که نیروی جاذبه و شتاب ثقل زمین را بوجود می آورد و در نیروی جاذبه الکتریکی زمین هم الکترونهای جاری « الکتریسیته » سطح زمین به متضادشان « پوزیترونهای ستاره درون زمین » جذب می شوند که نیروی جاذبه الکتریکی را بوجود می آورد و تفاوت این دو نیرو در این است که در نیروی جاذبه نیازی به واسطه انتقال نیست و این نیرو از داخل خلاء هم اعمال می شود ولی در نیروی جاذبه الکتریکی و رسیدن الکترونهای جاری الکتریسیته به متضادشان « پوزیترونهای ستاره ضد ماده درون زمین » واسطه انتقال که هادی و رسانای الکتریکی باشد ، لازم است ودر این روند ، پوسته جامد زمین نقش سیم رسانای الکتریکی را دارد حال هرچه این سیم انتقال « پوسته جامد زمین » رساناتر باشد « مقاومت الکتریکی زمین کمتر باشد » جاذبه الکتریکی آن منطقه بیشتر خواهد بود بر این اساس است که نقاط مختلف سطح زمین بخاطر نوع عناصر رسانائی تشکیل یافته پوسته جامد زمین ، نیروی جاذبه الکتریکی متفاوتی دارد مثلاً در بیابانهای کویر ، نیروی جاذبه الکتریکی صفر است ولی کوههای مرتفع ونقاطی که دارای آب و هوای سردسیری هستند دارای بیشترین نیروی جاذبه الکتریکی هستند . بطور کل ، نیروی جاذبه الکتریکی پوسته زمین باعث برودت ، بارندگی و سبزینگی « بخاطر کامل بودن عمل فتوسنتز گیاهی » می شود بنا براین شدت نیروی جاذبه الکتریکی را می توان از روی وضع آب و هوا و چگونگی بارشها و سبزینگی مناطق مختلف هم سنجید که هر چه منطقه ای پُر بارش و برودت هوا بالاترباشد آن منطقه دارای نیروی جاذبه الکتریکی بالاتری می باشد. تعریف گرما و سرما : برای رسیدن به واقعیت های علم مجبورم گرما را از درون محفظه بسته و سفسطه آمیز « انرژی » نجات دهم و آنرا مانند دیگر ذرات مادی این جهان هستی ، ذره معرفی کنم و جالب است که ملا صدرا « قوام شیرازی » در پانصد سال پیش هم گرما و حرارت را عنصر مادی میدانست و گفته بود چون اثرات آن کاملاً مشهود است بنابراین گرما و حرارت جوهر مادی دارد. یکی ازموضوعات بسیار مهم فیزیک ذرات که نا شناخته مانده و در اینجا توجه محققین فیزیک را جداً و مصرانه به آن جلب می کنم ، این است که : ذرات قابل تبدیل به یکدیگرند . سطح پوسته زمین ،ترموکوپل است و ذرات گرمای جذب شده را « ترموالکتریک » به الکتریسیته « ذرات الکترون جاری » تبدیل می کند و سپس جاذبه الکتریکی کره زمین این الکتریسیته را از طریق رسانائی پوسته جامد زمین می بلعد . وقتی که ذرات گرما در منطقه ای به این طریق به الکتریسیته تبدیل و سپس این الکتریسیته جذب اعماق زمین می شود معنی اش اینست که منطقه عاری از ذرات گرما می شود و مُسلم است جائی که گرما رخت بربندد لاجرم سرما و برودت حکمفرما می شود و هر چه شدت جاذبه الکتریکی بیشتر باشد ، قدرت تبدیلی ذرات گرما به الکتریسیته و بلعیدن این الکتریسیته بیشتر است اینجاست می بینیم مناطقی مانند کوهستانها و کوهپایه ها و جاهائی که نیروی جاذبه الکتریکی بالائی داشته باشند « مقاومت الکتریکی زمین منطقه پائین باشد » برودت و سرما بیشتر است . پس حرف اول برودت را نیروی جاذبه الکتریکی سیارات میزند در نظر آوریم سیاره زمین میلیونها سال در معرض تابش گرما بخش خورشید است ولی سطح زمین همواره تعادل گرمایش حیاتی خود را حفظ کرده است که اگر نیروی جاذبه الکتریکی دراین سیاره وجود نداشت و گرمای اضافی را به برودت تبدیل نمی کرد هم اکنون این کره مسکونی ما گلوله ای از آتش و سطح آن مذاب بود. بر همین اساس باید بگویم علت برودت بسیار زیاد سیارات غول پیکر دور از خورشید تنها بخاطر عدم دریافت تابش گرمازای خورشید نیست بلکه این شدت بی حد نیروی جاذبه الکتریکی آنهاست که اینگونه برودت و سرمای فوق العاده ای به آنها بخشیده است. میانگین فاصله زمین تا خورشید صدوپنچاه میلیون کیلومتر است و زمین هم در مدار بیضی به دور خورشید می چرخد و تفاوت فاصله ای نقطه حضیض « نزدیک ترین فاصله به خورشید » و نقطه اوج « دور ترین فاصله به خورشید » پنج میلیون کیلومتر است بنا براین در زمستانهای نیمکره جنوبی « زمستان قطب جنوب » موقعیت مداری زمین به گونه ای ست که نسبت به زمستانهای قطب شمال پنج میلیون کیلومتر از خورشید دور تر است بر همین اساس گفته اند که چون در زمستان قطب جنوب ، زمین پنج کیلومتر نسبت به زمستانهای قطب شمال از خورشید دورتر است بنابراین زمستان قطب جنوب از زمستان قطب شمال سرد تر است ! اصلاً مگر در زمستانهای تاریک قطب های شمال و جنوب زمین ، تابش آفتابی وجود دارد که این استدلال دور و نزدیک بودن به گرمای خورشید را به میان می آورند ؟! علت سردتر بودن زمستان قطب جنوب نسبت به زمستان قطب شمال ارتباطی مستقیم به مدار حرکت انتقالی زمین و دور و نزدیکی زمین به خورشید دارد اما نه بخاطر دریافت نوع تابش آفتاب ! در این رابطه حرکت انتقالی زمین ،گرمایش خورشید هیچ نقشی در این قضیه ندارد بلکه دور بودن زمین از خورشید در زمان زمستانهای قطب جنوب که پیامد و بازتابش سردتر بودن زمستانهای این قطب می شود بخاطر فعل و انفعالات هسته ای مزونهای تشعشعات کیهانی خورشیدی « چسب های هسته ای » بر درون زمین است که کم شدن این تشعشعات باعث شدید شدن نیروی جاذبه الکتریکی پوسته زمین می شود که بازتابش افزون شدن برودت است . زمانی که «مقارن با زمستانهای قطب جنوب » ، کره زمین در مدار انتقالی خود به نقطه اوج « دورترین فاصله از خورشید » می رسد ، نیروی جاذبه الکتریکی پوسته کُره زمین به شدت افزایش پیدا می کند که بازتابش شدید شدن برودت قطب جنوب است و بالعکس « مقارن با زمستانهای قطب شمال » ، کره زمین در نقطه حضیض « نزدیکترین فاصله به خورشید » قرار می گیرد و در بیشترین تشعشعات کیهانی خورشید غوطه ور می شود ، نیروی جاذبه الکتریکی زمین کم می شود که اثراتش پائین تر بودن برودت در قطب شمال نسبت به قطب جنوب است . بر این اساس : 1 ـ چگونگی نیروی جاذبه الکتریکی پوسته زمین باعث تغییرات دمای سطح زمین است . 2 ـ زمانی لکه های خورشیدی فزونی پیدا می کنند وتشعشعات کیهانی ارسال شده از خورشید شدیدتر و پرنفوذ تر میشوند و به تبع آن ، نیروی جاذبه الکتریکی زمین کم می شود، برودت کم می شود و دمای قطبین زمین پائین می آید و یخهای قطبی شروع به ذوب شدن می کنند. 3 ـ نیروی جاذبه الکتریکی زمین کم اهمیت تر از نیروی جاذبه نیوتونی و نیروی دافعه « نیروی دافعه را معرفی کرده ام » نیست و در آینده علم بشر متوجه خواهد شد که نیروی جاذبه الکتریکی سیارات حرف اول را در سنتز ملکولهای اولیه گیاهان وجانوران وتکامل آنها می زند و زمینی که فاقد نیروی جاذبه الکتریکی باشد ، گیاه و جانور قادر به ادامه زیست بر سطح آن نیستند به همین خاطر است فضانوردانی که چندین ماه در ایستگاههای فضائی و محروم از نیروی جاذبه الکتریکی زمین به سر برده اند ، هنگام برگشت به زمین بسیار رنجور و بی رمق هستند و باید با آمبولانس و برانکاد به پیشواز آنها رفت. 4 ـ نیروی جاذبه الکتریکی در همه سیارات و قمرها حکفرماست و هرچه سیارات بزرگتر و عظیم تر باشند نیروی جاذبه الکتریکی آنها به همان نسبت شدید تر است . 5 ـ نیروی جاذبه الکتریکی زمین بخاطر حرکت انتقالی زمین وتغییرات فاصله ای زمین با خورشید ، در ماههای سال متغییر است ولی نسبت به ماهها و فصول مشابه سالهای گذشته ثابت است مگر در دوره فعالیتهای خورشید « زیاد شدن لکه های خورشیدی » که جاذبه الکتریکی زمین کم می شود که می توان اثرات این دوره فعالیت خورشید و زیاد شدن لکه های خورشید را در کم شدن استهلاک خطوط انتقال فشار قوی ملاحظه کرد . کاربرد های نیروی جاذبه الکتریکی زمین : 1 ـ پیش بینی زلزله ها . 2 ـ باران زائی ابرها. 3 ـ شناسائی منابع آبهای زیر زمینی و مشخص شدن ارتباط چگونگی نیروی جاذبه الکتریکی لایه های زمین با دمای این آبها . 4 ـ کشف میدانهای نفت و گاز . 5 ـ تعیین مرغوب ترین زمین ها برای کشاورزی وهمچنین تعیین بهترین مکان برای ایجاد پرورش مرغ و طیور و همچنین ایجاد دامپروری ها و پرورش دام. روزی که به اهمیت نیروی جاذبه الکتریکی زمین کاملاً پی ببریم متوجه خواهیم شد که گرم شدن هوای کره زمین هیچ ربطی به زیاد شدن CO2 و گرمای گلخانه ای ندارد بلکه در اثر ازدیاد بی اندازه نیروگاههای تولید برق در جهان است که زمین را در این یکصد ساله اخیر به پیری زود رس رسانده و به اندازه میلیونها سال آنرا به تحلیل برده ایم که نتیجه اش کوچکتر شدن کره زمین و کم شدن نیروی جاذبه الکتریکی آن است که پیامدش گرم تر شدن هوای کره زمین است ... بالا آمدن سطح آب دریا ها هم بخاطر ذوب شدن یخهای قطبی نیست بلکه این کوچک شدن کره زمین است که باعث بالا آمدن آب دریاها و اقیانوسها می شود ... احمد فتحی ــ مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »

احمد فتحی
1393/09/09   1:57:00 PM
چرا در قطبین زمین بارش نیست؟! هدفم از پرداختن به مطلب عدم بارندگی در قطبین زمین ، معرفی کردن و نمایان ساختن هر چه بیشتر مکانیزم ناشناخته ومرموز بارندگی هاست . این امر بسیار مهم است مخصوصاً در کشور ما که نیاز به آب روز بروز محسوس تر و حیاتی تر می گردد . هر منطقه ای از کُره زمین که کمترین بارندگی را داشته باشد ، کویر است و قطبین شمال وجنوب زمین هم نوعی کویر محسوب می شوند چرا که در آنجا از بارش ها ، رعد وبرق ها و صاعقه ها خبری نیست . تفاوت ابر با بخار آب: 1 ـ بخار آب در برودت به قطرات آب تبدیل می شود ولی ابر در برابر برودت وسرما به قطرات آب تبدیل نمی شود به همین علت است که علیرغم برودت ارتفاعات آسمان ، ابر ماهیت ابر بودن خود را حفظ می کند 2 ـ بخارات آب که به صورت رطوبت هوا نمود دارند ، مرئی و قابل دیدن نیستند ولی ابرها ، مرئی و به رنگهای سفید و تیره قابل دیدن هستند . 3 ـ قطرات آب و رطوبت هوا فاقد بار الکتریکی می باشند ولی ابرها مانند خاذن دارای بار الکتریکی می باشند وهر چه این خاذن از بار الکتریکی پُرتر باشد ، رنگ ابر تیره تر وبخاطر جاذبه الکتریکی زمین ، به سطح زمین نزدیکتر می شود . 4 ـ ابر همان رطوبت هوا یا بخارات آب است که در منفذ و فضاهای بین ملکولی آن مملو از الکترون « الکتریسیته ساکن » می شود و جای گرفتن این بار الکتریکی در فضاهای بین ملکولی آن باعث تبدیل بخار آب نامرئی به ابر سفید مرئی می شود و گفتیم که هر چه این بار الکتریکی بیشتر شود ـ ابر سفید ـ تیره تر شده و به سطح زمین نزدیکتر می شود. بنا براین عاملی که باعث بارش یعنی تبدیل شدن ابر به قطرات آب می شود برودت وسرما نیست .نقش سرما در بارش ها فقط بوجود آوردن تگرگ و بلورهای برف از این قطرات بارش است. عامل بارندگی ، تخلیه بار الکتریکی ابرهای تیره نزدیک سطح زمین به اِرت زمین است به همین علت است که لحطه ای پس از رعد و برف و صاعقه ، رگبار بارش و باران شروع می شود وپس از بارندگی به علت بالا رفتن رطوبت هوا و رساناتر شدن مسیر انتقال بار الکتریکی ابرها به اِرت زمین ، این انتقال الکتریکی نیازی به صاعقه و رعد و برق ندارد و بار ابرها به ملایمت به زمین تخلیه می شوندو بارندگی تداوم می یابد. مسئله مهمی که تا کنون مجهول مانده ، چگونگی باردار شدن الکتریکی ابرهاست یعنی ابرها این انبوه الکتریسیته خود را از کجا به دست می آورند؟! ومحور صحبت این مقاله هم همین موضوع بسیار مهم است. نظریات گوناگونی در این مورد بیان شده ولی آنچه مُسلم است برای پیدا کردن واقعیت باید نگاهی تازه و نو به فیزیک ذرات مخصوصاً « ماهیت نور» داشته باشیم . نور ، ذره است یا موج ؟! ماکس پلانگ آنرا بسته هائی از انرژی به نام کوانتوم معرفی کرده و... اگر روزی دانش بشر متوجه شود که نور مانند دیگر ذرات مادی ، ذره است و این ذرات می توانندبه ذرات دیگری مانند الکترون « الکتریسیته» تبدیل گردند و یا از ذرات دیگری بوجود آیند ، پنجره ای به دنیای ناشناخته های علمی جهان باز خواهد شد و آنوقت بشر به بسیاری از راز و رمزهای هستی پی خواهد برد مثلاً متوجه خواهد شد که این ذرات شفق های قطبی ساطع شده از قطبین زمین ، محتویات درون زمین هستند که به پهندشت فضا ساطع می شوند تا ملات و مصالح زایش ستارگان آینده باشند که پیامد تدریجی این عمل ، کوچک شدن و به تحلیل رفتن کُره زمین و همچنین بروز زمین لرزه هاست. به هر حال ، از صفحات خورشیدی « از نور خورشید » به روش فتو الکتریک ، الکتریسیته استحصال می کنیم ولی نمیدانیم که این الکترونهای جاری « الکتریسیته »استحصال شده از صفحات خورشیدی همان ذرات تبدیل شده نور خورشید هستند که به الکتریسیته تبدیل شده اند و به این نوری که باعث بوجود آودن الکتریسیته شده است می گوئیم انرژی ! آب اقیانوسها و دریاها در اثر تبخیر سطحی به عنوان بخار آب یا رطوب به طبقات بالا صعود می کند. این ملکولهای تصعید شده بخارآب نامرئی هستند ولی کم کم و در اثر فرایند فتوالکتریک و جذب ذرات نور خورشید ، این ذرات نور به ذرات الکترون « الکتریسیته ساکن » تبدیل شده و در بین منافذ ملکولهای بخار آب قرار می گیرند و کم کم این بخارات آب در اثر بار دار شدن به رنگ سفید مرئی در می آیند حال هرچه ابر در مجاورت بیشتر نور خورشید باشد ، پُر بارتر و رنگ آن تیره تر می گردد. در قطب شمال یا جنوب زمین که این مناطق در زمستانها شش ماه از سال را در محرومیت تابش خورشید ونیمه تاریک می گذرانند چگونه ابرها در اثر تابش نور خورشید باردار الکتریکی گردند و روند بارندگی ها را بوجود آورند . اگر هرازگاهی برف مختصری هم ریزش کند ، این ریزش ها برف نیستند بلکه رطوبت هوا می باشند که در اثر سرمای فوق العاده قطب منجمد می شوند. احمد فتحی ـ مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »

احمد فتحی
1393/08/04   9:33:00 PM
فعالیت های خورشید دوره یازده ساله دارد و در اوج این دوره ، شدت تشعشعات کیهانی بسیارافزایش می یابد و همزمان با آن ، تعداد لکه های تیره سطح خورشید به طور چشمگیری زیاد می شوند. زیاد شدن لکه های سطح خورشید بر کُره زمین اثر گذار است و اثرات زیر را بر جای می گذارد: 1ـ زیاد شدن و شدت یافتن زمین لرزه ها. 2ـ گرم شدن هوا. 3ـ خشکسالی و عدم بارندگی. 4ـ شدت گرفتن شفق های قطبی. 5 ـ اختلال در تولید الکتریسیته نیروگاههای برق. 6ـ اختلال در سیستم های مخابراتی و ماهواره ای و امواج رادیوئی طول بلند. 7ـ کمتر شدن مقدار مقاومت الکتریکی پوسته زمین. 8 ـ سرعت در روند آب شدن برف قله کوهها و همچنین آب شدن سریعتر یخچالهای طبیعی. 9 ـ ضخیم تر شدن پوسته ماده زمین. 10 ـ تغییر در روال سرعت حرکات وضعی و انتقالی زمین که از تبعاتش نوسانات مدت زمان شبانروز و سال زمین در حد ثانیه است . 11 ـ افزایش مقدار جرم بحرانی عناصر قابل شکافت در انفجارات هسته ای. 12 ـ کمتر شدن شتاب ثقل در سطح زمین. 13 ـ کُند تر شدن زمان فعل انفعالات هسته ای عناصر اکتیو در روند به اصطلاح نیمه عمر عناصر رادیو اکتیو. 14 ـ تغییرات فاصله زمین و ماه. 15 ـ کمتر شدن شدت جذر و مد آب دریا ها با ماه. 16 ـ شدت یافتن ذرات پُرنفوذ تشعشعات به غلط پنداری کیهانی. بنابراین همراه با زیاد شدن لکه های سطح خورشید چنین اثراتی بر زمین صورت می گیرد که دلایل علمی و مستندات قوی آنرا به مرور در هفته نامه صبح کرمان و همچنین در وبلاگم (اسرار ناب هستی ) توضیح خواهم داد که اینک و در این مقاله به ارتباط مستقیم لکه های خورشید با زلزله های کُره زمین می پردازم که این می تواند نوعی پیش بینی ساده و ارزشمند از بروز زمین لرزه های سنگین باشد. باید بگویم لکه های خورشیدی به تنهائی نقشی در فعل و انفعالات گفته شده بر زمین ندارند بلکه فقط علامت و نشانه بروز این اثرات هستند و نقش واکنش های اصلی اثر بخشی این اتفاقات زمین فقط بر عهده تشعشعات به اصطلاح کیهانی ست . به اشتباه فکر می کنیم که این تشعشعات از کیهان های دور دست و یا از طرف سیاهچاله ها می آیند! این خیالات واهی علوم وارداتی غربی هاست که به ما تحمیل کرده اند وما هم چشم و گوش بسته آنرا پذیرفته ایم...در منظومه شمسی ، منبع ارسال تشعشعات کیهانی فقط از سوی خورشید است. لکه های خورشید و شدت یافتن تشعشعات کیهانی همزمان بوجود می آیند و مزون های این تشعشعات ، عامل چسب هسته ای عناصر ماده پوسته سیارات می باشد یعنی تداوم انسجام ذرات درون اتم عناصر موجود در محدوده منظومه شمسی در گرو ارسال مداوم چسب های هسته ای (مزونها ) تشعشعات کیهانی از سوی خورشید است . جنس خورشید و ستارگان از ضد ماده است و این ستارگان از خود تشعشعات کیهانی (چسب هسته ای ) ساطع می کنند و هر ستاره ای که مغلوب مزون پاشی ستاره همسایه شود ، ضد ماده سطحش سنتز هسته ای می شود یعنی سطحش به ماده تبدیل می گردد و این ماده بوجود آمده سطح ، تولید نیروی جاذبه می کند و باعث جذب این ستاره مغلوب سنتز شده به محدوده همسایه می شود تا به عنوان سیاره ای اسیر به طواف بپردازد. به هر حال هم اکنون این ماجرا را خورشید منظومه ما با ستاره قدرتمند همسایه (قنطورس ) دارد و هر دو در حال مزون پاشی به روی یکدیگرند و گویا شدت یافتن دوره های این آتشباری جنگی یازده ساله است و هر یازده سال یکبار این جنگ ونبرد به اوج خود می رسد و هر دو سعی می کنند با پاشیدن مزون های خود ( چسب های هسته ای ـ تشعشعات کیهانی) به روی یکدیگر ، حریف را با ماده کردن سطحش شکست دهد و آنرا به صورت سیاره ببلعد. خورشید پیر است و ناتوان . در نُه جنگ نُه سیاره را به این ترتیب به اسارت خود در آورده و دیگر توان و بُنیه جنگیدن با ستاره جوان و قدرتمند قنطورس را ندارد و این لکه های خورشیدی نشان از در هم شکستگی و شروع سنتز هسته ای و بوجود آمده ماده و عنصر بر سطحش است تا بالاخره همه سطحش تبدیل به لکه یا ماده شود و به عنوان سیاره ای اسیر با نُه قمر ( عطارد ـ زهره ـ زمین ـ مریخ ـ مشتری ـ و...) وارد حلقوم منظومه قنطورس گردد. لکه های خورشیدی ، زخم خورشید و تشعشعات کیهانی خورشید یا طوفان و تلاطم خورشید ، نعره دردآلود از زخم و عصبانیت و از خود دفاع کردن است که با شدت دادن چسب های هسته ای مزونهای تشعشعات کیهانی خود و پاشیدن آنها به روی قنطورس نمی خواهد اسارت سیاره شدن را بپذیرد. تمام کُره خورشید از جنس ضد ماده است و حرارت وگرما هم از ویژگی های ضد ماده می باشد بنابراین در خورشید هیچ عنصری مخصوصاً ئیدروژن وجود ندارد که بر اساس نظریه غیر واقعی علوم وارداتی ، تولید فیوژن یا همجوشی هسته ای کند وحرارت را بوجود آورد . زمان بوجود آمدن لکه های ماده در سطح خورشید (لکه های خورشیدی) و واکنش شدید خورشید در افزایش ارسال تشعشعات کیهانی خود ، این تشعشعات یا این چسب های هسته ای رسیده به کره زمین به علت شدت و نفوذپذیری بیشتر ، از لایه جامد پوسته و از مذاب هم عبور می کند و خود را به کُره ضد ماده درون زمین یا ستاره درون زمین می رساندو مقداری از قشر ستاره درون زمین را سنتز می کند یعنی به ماده تبدیل می کند که معنی آن این است پوسته کُره زمین ضخیم تر می شود که در این روند ، حجمی از ضد ماده درون زمین کم می شود و به ضخامت پوسته ماده زمین افزوده می شود. از طرفی همانطور که در آزمایشات اتمی دیده ایم چون حجم کمی از ماده به حجم عظیمی ضدماده (کُره آتش اتمی ) تبدیل می شود بنابراین در سنتز هسته ای درون زمین هم باید حجم عظیمی از ضد ماده به ماده تبدیل شود در نتیجه زمان شدت یافتن تشعشعات ماده ساز کیهانی فضاهای خالی بسیار گسترده ای در زیر پوسته جامد زمین بوجود می آید که مستعد شکسته شدن و فروریختن در داخل حفره های زیرین و بر روی مذاب زیرینش است یعنی زلزله رُخ میدهد. عامل این شکسته شدن پوسته (زلزله ) بر اثر تنش است و این تنش می تواند وزن سنگین پوسته جامد باشد ، می تواند نوسانات جاذبه ماه و خورشید برپوسته باشد ، می تواند ازدیاد وزن پوسته منطقه بر اثرآبگیری یک سد بزرگ باشدو... بنابراین زمان زیاد شدن لکه های خورشیدی ، وقوع زلزله های سهمگین و ویرانگر اجتناب ناپذیر است و این راهکار مناسبی در امر پیش بینی زمین لرزه های مخرب است و می توان با این روند ، تمهیدات ایمنی جان انسانها را بخوبی برنامه ریزی و مدیریت کرد. در اینجا باز هم در اثبات رابطه لکه های خورشیدی با زلزله و اینکه جای هیچگونه شک و شبهه ای در این امر مهم باقی نماند استدلالهای آماری تقدیم می کنم: آمار ماهیانه زلزله های ایران را از شش سال پیش تاکنون یعنی از سال 1387 تا سال 1393 را از سایت زلزله نگاری دانشگاه تهران استخراج کرده ام. در آمارتمام این چند سال تعداد زلزله های هر ماه تقریباً عادی ویکنواخت بطوریکه زلزله های بالاتر از یک ریشتر بین 550 تا 900 باردرهرماه بود و زلزله های بالاتر از چهار ریشتر بین 3 تا 14 بار در هر ماه انجام گرفته بود تا اینکه در مردادماه 1391 به ناگهان تعداد زلزله بالاتر از یک ریشتر به 2010 بار می رسد و تعداد زلزله بالاتر از چهار ریشتر به 41 بار ! و زلزله 2/6 ریشتری ورزقان در آذربایجان شرقی هم در همین ماه رُخ داده بود. چرا ؟! از مدتها پیش از این اعلام شده بود که سال 2013 میلادی زمان فعالیت طوفانهای خورشید و لکه های خورشید و اوج شدت گرفتن دوره یازده ساله تشعشعات کیهانی خواهد بود و حالا که این تاریخ میلادی را با تاریخ شمسی مقایسه می کنیم در می یابیم شروع اوج لکه های خورشید مقارن است با مرداد ماه سال 1391 و شدت این لکه ها هم تا آخر اردیبهشت 1392 ادامه داشت. در این مدت زلزله های سهمگین و بیشماری رخ داد بطوریکه در فروردین 1392 تعداد 79 زلزله بالای چهار ریشتر رخ داد که زمین لرزه 5/7 ریشتری حوالی خاش هم در همین ماه بود و همچنین اردیبهشت 1392 هم 84 زلزله بالای چهار ریشتر به خود دید که زلزله 2/6 ریشتری گوهران استان هرمزگان هم جزء آنهاست . پس از اردیبهشت 1392 و از خرداد ماه همین سال خورشید آرام گرفت ،لکه های خورشیدی کم شدند و تب زمین لرزه ها فروکش کرد و تا امسال 1393 هم این آرامش ادامه داشت اما...!! اما در تاریخ 11مرداد همین امسال (1393) خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران طی کد خبر 4931112 و تحت عنوان لکه های خورشید دوباره فعال شدند اعلام کرد که « بعد از یک سکوت عمیق دوباره لکه های خورشید نمایان شدند (رخداد سکوت کامل ). این پدیده نشان میدهد فیزیکدانان حتی قادر به پیش بینی کامل عملکرد نزدیکترین ستاره هم نیستند.پس از آنکه چندی پیش ستاره شناسان با کمال ناباوری شاهد کاهش شدید لکه های خورشیدی بودند آن هم در زمانی که انتظار می رفت اوج فعالیت آن باشد حالا خورشید دوباره در حال فعال شدن است ». انگار خورشید از ما و نظریات علمی دوره های یازده ساله ما تبعیت نمی کند و خود مختار توپخانه آتشباری تشعشعات کیهانی است ! شاید هم مقصر ،قنطورس ستاره همسایه است که دوباره بر پیکر خورشید زخم انداخته و لکه ها را بوجود آورده وخورشید را وادار به واکنش دفاعی و آتشباری نموده است ! مرداد امسال (1393) بعد از فقط چهارده ماه سکوت باز لکه های خورشید پیدا شدند و تشعشعات کیهانی با افزایش شدت خود به ما زمینیان نشان دادند که به دوره های یازده ساله فعالیتشان اطمینان نکنیم . مردادماه امسال همراه با دوباره پدیدار شدن لکه های خورشیدی ، زمین هم از آرامش محروم شد و آماج زلزله های سهمگین گردید . تعداد زمین لرزه های رخ داده بالاتر از چهار ریشتر در مردادماه امسال یعنی شروع دوباره لکه های خورشیدی 61 بار بوده که بزرگترین آنها زلزله 2/6 ریشتری حوالی مورموی استان ایلام است. همچنین تعداد زمین لرزه های بالاتر از چهار ریشتر در شهریور ماه امسال 26 بار بوده که بزرگترین آنها زلزله 5/5 ریشتری مورموی استان ایلام می باشد. آمار ماهیانه مهر زلزله های ایران درامسال هنوز وارد سیستم سایت زلزله نگاری دانشگاه تهران نشده است قدر مسلم با پدیدار شدن لکه های خورشید متأسفانه آمار زلزله های قدرتمند هم بالا خواهد بود. در حال حاضر مشاهده گسترش لکه های سطح خورشید بهترین گزینه در امر پیش بینی زلزله های مخرب و خونبار است و آمدن قریب الوقوعش را می توانیم پیش بینی کنیم و آماده پذیرشش شویم که حتماً تلفاتمان بسیار کمتر خواهد شد ... آماده باشیم که از مرداد ماه یعنی دو ماه پیش باز لکه های خورشیدی پدیدار شده اند و معنی آن بروز زلزله های شدید و پُر قدرت است وتا آخر امسال زلزله ها آسوده مان نخواهند گذاشت پس باید از هر جهت آمادگی های لازم را در برابر زمین لرزه ها داشته باشیم... برای آمادگی در برابر زمین لرزه ها وحفاظت جان انسانها، لازم است نگاه از خورشید بر نداریم و لکه های آنرا مرتب رصد کنیم ـ احمد فتحی مدیر وبلاگ « اسرار ناب هستی »

مشارکت در بحث:
نام:
ایمیل:
متن پیام:
کد امنیتی:

Copyright © 2001-2019 Parssky.com All Rights Reserved 

اسپانسرها :   اسپانسرها :  تایم لپس timelapse اسلایدر عکاسی فیلمبرداری  عکاسی صنعتی طولانی عکاسی رشد پروژه برج خنک کننده فایبر گلاس عکاسی نجومی تلسکوپ دوربین دوچشمی تجهیزات نجوم فروش عکس پارس ویو Parsview.ir   عکس با کیفیت وضعیت آب و هوای ایران  تهویه ایران .بانک عکس و وکتور فروش عکس . طرح و وکتور فروش دوربین دوچشمی

طراحی سایت با آسمان پارس

با کلیک روی +۱ ما را در گوگل محبوب کنید