سفر دو پژوهشگر ايراني به قطب جنوب مدتي است به پايان رسيده و آنچه باقي مانده دستاوردهاي آن است .
اما آنچه اهميتي برابر با حاصل اين سفر دارد تداوم اينچنين فعاليتهايي از طرف اين گروه يا افراد ديگر است . كه اين نيز بدون همكاري مردم و علاقه مندان به علم امكان پذير نيست . ولي در واقعيت جهت فكري عموم جامعه چقدر اجازه اجراي چنين برنامه هايي را مي دهد و يا مححقان را براي ادامه راهشان ترقيب مي كند ؟
مسافران قطب |

|
◄ بابک امین تفرشی و حمید جدیری خداشناس دو تن از هموطنان علاقمند و پژوهشگری بودند که برای تحقیق - و رصد پدیده خورشید گرفتگی سفری هیجان انگیز را به قاره جنوبگان آغاز کردند. ◄ عکس از گروه سایه |
وقتي در جلسه اي كه بعد از سفر پژوهشي قطب برگزار شد و پس از اعلام هزينه سفر از يكي از حاضرين مي شنويم كه" بهتر نبود اين مبلغ صرف ساخت رصد خانه اي در داخل كشور مي شد " چگونه مي توان انتظار داشت كه اين گروه و افراد ديگري همچون آنان با ديدن چنين برخوردهايي دلگرم به ادامه راهشان شوند . كما اينكه تا همين حالا هم با مخالفتهاي بسياري روبه روبه بوده اند . اما انديشه اي كمي عميق تر نشان ميدهد كه جايگاهي را كه چنين سفري دارد به هيچ عنوان نمي توان با ساخت يك رصدخانه مقايسه كرد.
اول اينكه اين سفر فرصتي هر چند كوچك بود براي گام نهادن در راه توليد علم و افزون بر آن موقعيتي براي شناساندن فعاليتهاي منجمان ايراني به تعدادي از اخترشناسان حرفه اي و با سابقه . در صورتي كه ساخت يك رصدخانه وظيفه افراد ديگري است و به جز آن از همان تعداد اندك رصدخانه هاي موجود كشور هم استفاده درستي نمي شود .