در آستانه اين ماموريت فضايي ايسنا در گفتوگويي با سيروس برزو، کارشناس تاريخ کيهان نوردي از ويژگيهاي اين پرواز( ماموريت STS-124)، برنامه ناسا در زمينه پروازهاي سرنشيندار بعدي امسال و آينده شاتلهاي فضايي و ايستگاه فضايي بين المللي پرسيده است.
عصر شنبه، كيهانپيماي «ديسكاوري» در قالب صد و بيست و سومين پرواز شاتلها راهي ايستگاه فضايي بينالمللي ميشود، از اين ماموريت و كيهاننوردان حاضر در آن بگوييد!
شش کيهان نورد آمريکايي و يک فضانورد ژاپني آخرين مراحل تمرين و آموزش را مي گذرانند تا در 31 ماه مه به مدار زمين سفر کنند و گام ديگري در گسترش ايستگاه فضايي بين المللي بردارند.
اين پرواز که با کيهان پيماي ديسکاوري صورت خواهد گرفت، ماموريت شماره 124 شاتل فضايي نام دارد و «مارک کلي»، «کنت هام»، «کارن نيبرگ»، «رونالد گاران»، «گريگوري چاميتوف»، «مايکل فاسوم» و «آکيهيکو هوشيده» - از آژانس فضايي ژاپن - به فضا ميبرد.
فرماندهي ناو با «مارک کلي» 44 ساله است که فضانوردي با سابقه به شمار مي رود و تاکنون دو بار به مدار زمين پرواز کرده است. نخستين ماموريت فضايي را با کيهان پيماي «اينديور» در دسامبر 2001 انجام داد و پرواز دوم او، دو سال پيش با کيهانپيماي «ديسکاوري» صورت گرفت. «کلي» مجموعا بيش از 24 شبانه روز در فضا بسر برده است.
هدايت «ديسکاوري» بر عهده يک فضانورد تازه کار به نام «کنت هام» است. وي در سال 1998 به عنوان فضانورد انتخاب شد اما تاکنون در هيچ پرواز فضايي شرکت نداشته است.
«مايکل فاسوم» 50 ساله به عنوان متخصص ماموريت در اين پرواز شرکت مي کند. او يک بار ديگر هم به مدار زمين سفر داشته و تجربه کار با ارزشي نه تنها در راهپيمايي فضايي دارد و در سفر قبلي سه بار در بيرون از ايستگاه مداري بينالمللي، جمعا به مدت 21 ساعت در فضا راهپيمايي کرد. در اين سفر نيز قرار است از تجربه خود در راهپيمايي استفاده کند.
«گريگوري چاميتوف» 46 ساله در سال 1998 براي پرواز هاي فضايي انتخاب شد اما تاکنون به فضا سفر نکرده، قرار است جاي «گارت ريسمن» را بگيرد که از 11 مارس 2008 در اين ايستگاه به سر مي برد و اينک منتظر بازگشت به زمين است.
«کارن نيبرگ» و «رونالد گاران» سرنشينان ديگر ديسکاوري در اين سفر، در سال 2000 به عنوان فضانورد انتخاب شده اند و قرار است نخستين سفر مداري خود را به انجام برسانند.
«آکيهيکو هوشيده» تنها کيهان نورد غير آمريکايي اين گروه، متولد 1968 در توکيو در ژاپن است. «هوشيدو» از سال 2006 تاکنون مشغول آموزش و تمرين براي انجام اين سفر و کار در آزمايشگاه علمي ژاپن – کيبو- بوده است که در اين پرواز در مخزن بار «ديسکاوري» قرار دارد و بايد به مجتمع عظيم مداري ايستگاه فضايي بپيوندد. هوشيده در اين سفر بايد ضمن نظارت بر حسن انجام عمليات، سامانه هاي آزمايشگاه ژاپني را نيز در شرايط واقعي فضايي بيازمايد.
برنامه هاي بعدي ناسا در زمينه پروازهاي سرنشيندار در سال جاري چيست؟
پرواز بعدي بر عهده کيهان پيماي «آتلانتيس» است اما در اين سفر سرنشينان شاتل به ايستگاه فضايي بينالمللي سفر نخواهند کرد بلکه ماموريتي پرخطر و سرشار از هيجان تعمير تلسکوپ فضايي هابل را در پيش دارند.
بر اساس برنامه، در 28 اوت 2008 کيهان پيماي آتلانتيس راهي مدار زمين مي شود. فرماندهي سفينه به عهده فضانورد کارکشته «اسکات آلتمن» ( با سه پرواز در پرونده ) خواهد بود و «گرگوري جانسن» ( تازه کار ) خلباني آنرا به عهده خواهد داشت.
متخصصان ماموريت عبارتند از «جان گرانسفيلد» ( داراي دکتري فيزيک و تجربه چهار پرواز فضايي ) و «مايکل ماسيمينو»( با يک پرواز در پرونده) که هر دو در تعمير قبلي هابل دست داشتند. «آندرو فيوستل»، «مايکل گود» و «مگان مک آرتور» کيهان نوردان تازه کاري هستند که گروه را همراهي خواهند كرد.
چرا اين پرواز را خطرناک مي دانيد؟
پس از حادثه انفجار کلمبيا، ناسا با توجه به تمامي جوانب کار، هر گونه پرتاب سامانه پر دردسر شاتل براي مواردي غير از تجهيز ايستگاه فضايي بين المللي از برنامه خود حذف كرد که از آن جمله اعزام دوباره فضانوردان براي تعمير هابل بود.
کارشناسان سازمان فضايي آمريکا، پس از بررسي هاي مختلف اين پرواز را ناامن ارزيابي کردند زيرا در جريان پروازهايي که با هدف اتصال به ايستگاه فضايي بين المللي صورت مي گيرد چنانچه شاتل دچار سانحه شود، فضانوردان ميتوانند به آنجا پناه ببرند. همچنين با امکانات موجود در ايستگاه به بررسي صدمه هاي احتمالي به شاتل بپردازند و رفع عيب کنند در حالي که در مورد تلسکوپ هابل چنين نيست.
در پرواز هاي گذشته اين نکته به اثبات رسيد که عايق هاي ضد حرارتي شاتل – عليرغم تمام برنامه ريزي ها - در جريان پرتاب صدمه پذير هستند. در زمان سفر به ايستگاه فضايي، سرنشينان شاتل امکان بررسي تمامي گوشه و کنار آنرا دارند تا اگر جايي صدمه خورده تعمير کنند اما در پرواز تعميري هابل اين امکانات تنها به سامانه هاي موجود در شاتل خلاصه مي شود.
آيا تا پايان سال، ناسا باز هم كيهانپيماهاي شاتل را به فضا اعزام خواهد کرد؟
بله، غير پروازي که براي تعمير شاتل در نظر گرفته شده، تا پايان سال جاري مسيحي، دو پرتاب ديگر در برنامه ناسا وجود دارد. اولي براي 16 اکتبر برنامه ريزي شده و يک ناو پشتيباني چند منظوره را به ايستگاه فضايي حمل کند. اين ماموريت بر عهده کيهان پيماي «ايندور» است. دومين ماموريت، بر اساس پيش بيني ها بايد در 4 دسامبر انجام شود که باز هم تجهيزاتي را در جهت تکميل ايستگاه فضايي به مدار حمل مي کند.
توسعه و تکامل ايستگاه فضايي تا چه زماني ادامه خواهد داشت و در نهايت چه زماني مي شود آنرا کامل دانست؟
در حقيقت اين ايستگاه بايد در سال 2002 کامل مي شد اما توقف طولاني مدت پرتاب کيهانپيماها پس از حادثه کلمبيا، همه برنامه ها را بر هم ريخت.
طبق پيشبينيهاي ناسا، در سال 2009 ميلادي، چهار ماموريت بايد توسط شاتل صورت گيرد تا تجهيزات جديدي را به ايستگاه فضايي بين المللي ببرد.
اگر همه چيز طبق پيش بيني ها جلو برود در سال 2010 کيهانپيماهاي شاتل سه پرواز در پيش رو دارند و سپس براي هميشه بازنشسته و «موزه نشين» خواهند شد. در اين زمان فضاي داخلي ايستگاه بينالمللي فضايي را به اندازه يك خانه پنج اتاق خوابه خواهد بود و با امكانات لازم، تعداد خدمه ايستگاه از سه نفر فعلي به شش نفر افزايش خواهد يافت.
در سال هاي آتي ايستگاه فضايي بين المللي چه سرنوشتي خواهد داشت؟
در حال حاضر تصور مي شود ايستگاه تا سال 2015 کاملا فعال باشد اما پس از آن چه سرنوشتي خواهد داشت، کسي نمي داند. برخي مقامات روسي معتقدند که اين کشور بايد به فکر ساخت ايستگاه فضايي خود باشد که بتواند به طور کامل از امکانات آن در جهت منافع ملي بهره برداري کند. برخي ديگر معتقدند پس از سال 2015 که آمريکاييها ديگر مايل به ادامه کار در ايستگاه فضايي نيستند، آنرا از آمريکايي ها بخرند تا به طور کامل مورد بهرهبرداري قرار دهند. از سوي ديگر هر دو کشور آمريکا و روسيه برنامه هاي بلندپروازانه ايجاد پايگاه دائمي در ماه را مطرح مي کنند؛ اما آنچه مسلم است اين ايستگاه حد اقل تا سال 2015 فعال خواهد بود.
آنچه معلوم است روسيه از ايستگاه فضايي بينالمللي آن طور که از مجتمع مداري «مير» بهره برد، نتوانست سود ببرد، پس چرا به دنبال اين مشارکت بود؟
برزو: روسها از سال ها قبل به دنبال چنين مشارکت هايي بوده و در اين زمينه بسيار فعالانه قدم برداشتهاند اما در زمان بستن قرارداد ساخت ايستگاه فضايي بين المللي، وضعيت اين کشور بسيار بغرنج بود به همين دليل زير بار شرايطي رفتند که دست آنها را در آزادي عمل بست. در حقيقت بخشي از خواسته هاي آمريکايي ها به آنان تحميل شد. ولي چاره اي وجود نداشت.
ايستگاه فضايي بين المللي براي روسيه گام مهمي به شمار نميرود. حتي قدم دوم هم نيست (آنطور كه براي آمريكاييها بود) آنها قبلاً ايستگاههاي فضايي «سالوت» را در مدار قرار داده بودند. مجتمع مداري مير15 سال فعاليت مفيد و پويا داشت؛ لذا شركت در ايستگاه فضايي بين المللي امري حياتي و مهم براي آنها به شمار نميرفت، اما مجبور بودند زيرا دولت توان سرمايهگذاري نداشت. براي ادامهي حيات فضانوردي چارهاي نبود و کشور در وضعيتي قرار داشت كه يا بايد همكاري ميكرد يا كار به كلي تعطيل مي شد.
نبايد فراموش کرد كه از 100 ميليارد هزينه ايستگاه بين المللي، روسها تنها شش ميليارد را پرداخت کردند در صورتي كه بيش از 30 درصد آن در اختيار آنهاست و در حقيقت حدود 27 ميليارد دلار درآمد فضانوردي روسيه از اين معامله بود.