بسم الحق
؟E۪=mc² ياE=mc²
در وحله اول شايد اين سئوال كمي احمقانه به نظرآيد.ولي جالب است بدانيد كلمه (يا) در اين جمله مسئله اي را مطرح كرد كه ذهن آينشتاين را 15 سال به خود مشغول كرد.
ابتدا بدانيم پارامترهاي داخل اين دو فرمول چه مفهومي دارند؟
Eانرژي و m جرم.اما در فرمول دوم ۪E انرژي سكون جسم مي باشد.نتايج تحقيقات آينشتاين و اولين فرمولي كه از نسبيت خاص به دست آمد حاكي از اين بود كه =mc²۪ Eمي باشد.نماد و اصطلاح "جرم سكون " درست نيست زيرا جرم يك ناورداي نسبيتي است و در چارچوبهاي مرجع مختلف يكسان است.در صورتي كه انرژي مؤلفه چهارم چار بردار (E‚p) است و مقدار آن در چارچوبهاي مختلف فرق دارد.مثال واضحي كه در اين باره مي توانم بزنم فوتون است.فيزيكدانان مي دانند كه فوتون جرم ندارد.اما در چه شرايطي؟
طبق اين فرمول فوتون به شرط داشتن حركت ودر نتيجه انرژي داراي جرم نيست. اما همين كه فوتون را از حركت باز داشتيم داراي جرم ²/c ۪ =E m مي شود!
آينشتاين وقتي به ا ينجا رسيد متذكر شد كه اگر فوتون جرم داشته باشد مي بايست تحت تاثير نيروي گرانشي قرار گيرد يعني داراي جرم گرانشي باشد.
طبق محاسباتي كه انجام داد (كه البته محاسبات مشكلي هم نيست) به اين نتيجه رسيد كه نيروي
گرانشي بر فوتوني كه به صورت قائم و مستقيم به سمت جسم گرانشي حركت مي كند نصف نيرويي است كه فوتون به صورت موازي با جسم گرانشي در حال حركت است.اين نتايج و برخي نتايج ديگر او باعث بيدار شدن انديشه نسبيت عام در آينشتاين شد.كه همان مسئله خمش نور را درفضاي خميده اطراف يك جرم گرانشي را مطرح كرد.اميدوارم دانشجويان با دنبال كردن اين مطلب مختصر بتوانند به دركي دقيقتر، از نسبيت خاص برسند.