توليد ساير ذرات نظير پروتون و الکترون ... با افزايش اسپين سي. پي. اچ. ها امکان پذير است. اين فرايند را مي توان در توليد و واپاشي زوج الکترون-پوزيترون بخوبي مشاهده و توجيه کرد.
فوتوني با انرژي زياد، تمامي انرژي E=hfخود را در برخورد با هسته از دست مي دهد و يک زوج الکترون - پوزيترون مي آفريند. پوزيترون ذره اي است که کليه ي خواص آن با خواص الکترون يکسان است مگر بار الکتريکي و علامت گشاور مغناطيسي آن، زيرا بار الکتريکي پوزيترون مثبت است.
توليد زوج الکترون - پوزيترون
در ارتباط با توليد زوج، فرايند معکوسي وجود دارد که نابودي زوج ناميده مي شود. يک الکترون و يک پوزيترون مجاور يکديگر، در هم ادغام مي شوند و به جاي آن انرژي تابشي به وجود مي آيد.
نابودي زوج
امروزه مشاهده ي توليد و واپاشي زوج الکترون - پوزيترون در آزمايشگاه يک پديده ي عادي بشمار مي رود. در سال 1955 براي نخستين بار زوجهاي پروتون- پاد پروتون و نوترون - پاد نوترون در آزمايشگاه آفريده شدند.
با توجه به پديده هاي فوق بسادگي (طبق نظريه سي. پي. اچ.) مشاهده مي مي شود که هنگام توليد زوج، سرعت خطي سي. پي. اچ. هاي موجود در ساختمان فوتون به اسپين تبديل مي شود و هنگام واپاشي زوج، اسپين به سرعت خطي تبديل مي شود. حال با توجه به اتساع زمان
که نسبيت بر آن تاکيد دارد بخوبي مي توان اتساع زمان نسبيتي را از نظريه سي. پي. اچ. به دست آورد. زيرا همچنانکه مي دانيم با افزايش سرعت ذره/جسم طبق رابطه ي بالا آهنگ زمان کند مي شود. اين امر دلالت بر آن دارد که رابطه ي مستقيمي بين اسپين و زمان قابل اثبات و پذيرفتني است.
لذا مي توان نتيجه گرفت که در عالم هستي،جهان هايي با زمانهاي مختلف( به خاطر داشتن اسپينهاي مختلف ) وجود دارند. حال انتقال از يک جهان به جهان ديگر را تصور کنيد که داراي زمان هاي (اسپين هاي) مختلفي هستند. اين دو حهان را با الف و ب نشان مي دهيم.
حالت اول : زمان در ب تندتر از الف است
چون زمان در ب تندتر از الف است، لذا اسپين در ب بيشتر از الف است. هنگام ورود از جهان الف به جهان ب اسپين سي.پي.اچ ها افزايش يافته و انرژي انتقالي آنها به انرژي دوراني تبديل مي شود. بنابراين در مرز دو جهان چگالي سي.پي.اچ ها بالا ميرود ( چون انتقال کمنري داريم ) و در صورتيکه چگالي به اندازه ي کافي باشد، بتدريج سياهچاله بوجود مي آيد. در اين صورت از ديد ناظر بيروني که به سياهچاله مي نگرد، گذشت زمان درون سياه چاله قابل مشاهده نيست. چرا که سياهچاله روي مرز دو عالم با زمانهاي مختلف قرار گرفته است.
حالت دوم : زمان در ب کندتر از الف است
چون آهنگ زمان در ب کندتر از الف است، لذا اسپين در ب کمتر از الف است. بنابراين حرکت سي. پي. اچ. ها از حالت اسپيني به انتقالي تغيير مي کند. با افزايش حرکت انتقالي سي. پي. اچ. ها، تکانه ي خطي آنها موجب افزايش تکانه جهان شده و افزايش انرژي انتقالي (انرژي دوراني سي. پي. اچ. ها به انرژي انتقالي تغيير مي کند) به کل جهان ب منتقل و موجب شتاب آن خواهد شد. به برداشت اينجانب اين همان راز نهفته ي علت شتاب جهان و منبع تامين نيرو و انرژي لازم براي اين شتاب است!
انبساط يا انقباض؟
کل عالم هستي ما از مجموعه جهانها تشکيل شده که به مانند قضيه رياضي اين مجموعه ها هيچ افرازي(اشتراک) روي هم ندارند و نمي توانند روي هم تاثيري داشته باشند.( کنشي داشته باشند ).
اما وقتي که انتقال سي.پي.اچ از جهاني به جهان ديگر رخ مي دهد (در حالت رفتن از جهان با زمان بيشتر به زمان کمتر ) در اين حالت با ورود به دنياي جديد و پيدا کردن سرعت انتقالي موجبات انبساط دنيايي که وارد آن شده را فراهم مي کند ، به گونه اي که دنياي جديد که ورود سي.پي.اچ به آن صورت مي گيرد دچار انبساط مي شود چرا که با ورود سي.پي.اچ هاي جديد دنيايي که سي.پي.اچ ها به آن وارد شده اند افزايش سي.پي.اچ در آن رخ مي دهد که اين افزايش سي.پي.اچ همراه با سرعت انتقالي است که موجبات گسترش و منبسط شدن را فراهم مي کند.چراکه منبسط شدن تنها به خاطر گسترش لايه بيروني نسبت به دروني نيست ، اگر از درون هم گسترشي وجود داشته باشد باز هم انبساط داريم. نکته ديگر اين که بر سر دنيايي که سي.پس.اچ از آن خارج مي شود چه مي آيد؟
در اين حالت اين دنيا بايد منفبض شود که به نوعي در کل يک نوع انقباض و انبساط براي کل خلقت رخ مي دهد.چرا که زير مجموعه هاي آن دستخوش اين تغييرند ،دنيايي منبسط مي شود و در عوض دنيايي ديگر منقبض، و کل مجموعه دستخوش تغيير .يعني اين گفته ما نه تنها مي تواند شتاب اين جهان ما را توصيف کند بلکه بحث جهانهاي موازي و نوساني رانيز تحت پوشش قرار مي دهد و توصيف مي کند.يعني اين که اين انبساط و شتابي که ما شاهد آن هستيم مربوط به دنياي ماست،ممکن است براي جهان ديگري انفباض باشد!!! يعني دوباره بحث منبسط و منقبض شدن جهانها و خلقت و نابودي آنها و Multi Universe
مطرح مي شود .
ذکر چند نکته در اين باب مهم است :
1- اول که بايد گفت انبساط هر جهان که به واسطه ي ورود سي.پي.اچ با اسپين بيشتر از جهان ديگر رخ مي دهد،لزومي ندارد که يک انبساط منظم و همگن باشد.جهاني که دستخوش انبساط مي شود به دليل ورود سي.پي.اچ ها در يک ناحيه است.چرا که وقتي ما فضا را به واسطه ي وجود سي.پي.اچ توصيف کنيم لذا هر سي.پي.اچ ورودي يک ايجاد فضاي جديد براي جهاني که وارد آن شده در بر دارد،وفضاي اضافي به معناي انبساط در يک قسمت از جهان( که هر ورودي در ومکانهاي مختلف ، انبساط از ناحيه هاي مختلف را در بر دارد ) که جمع همه ي انبساط ها و ورود ها ، انبساط کل در جهات مختلف را در بر مي گيرد.
اينکه شتاب روز به روز بيشتر مي شود را مي توان چنين توصيف کرد که جهان ما با چندين جهان با اسپين بيشتر ( زمان بيشتر ) در حال تبادل سي.پي.اچ است ،که اين تبادل انبساط جهان ما و انقباض جهان هاي ديگر را در پي دارد.( که البته به لحاظ تجربي بايد بررسي کرد و به نتايج معقول رسيد ).يعني با هر انتقال بخشي از فضاي جهان هاي ديگر به جهان ما اضافه مي شود.( وجود سي.پي.اچ يعني همان فضا ).
2- اينکه جهان ما دچار انقباض مي شود يا نه را گذشت زمان مشخص مي کند ، همان طور که در نظريه صفحه هاي موازي که توسط دو تن از کيهان شناسان دانشگاه پرينستون مطرح شده ،براي جهان يک دوره انبساط و انقباض مطرح مي کند.اما در حال حاضر جهان ما با جهان هايي در حال تبادل سي.پي.اچ است که نتيجه آن انبساط است.و ممکن است در يک دوره با جهاني تبادل سي.پي.اچ داشته باشد که باعث انقباض شود.يعني جهاني با اسپين کمتر از اين جهان، بر جهان ما غلبه کند.البته توجه به اين نکته مهم است که نتيجه تبادل سي.پي.اچ جهان کنوني ما طوريست که در برآيند تبادلها، انبساط را به دنبال دارد،يعني ممکن است الان که جهان در شتاب و انبساط است، اين انبساط برآيند چندين انبساط و انقباض باشد.
3- وقتي که يک جهان بواسطه اسپين خودش يک زمان مشخص دارد،به محض ورود سي.پي.اچ به آن ، بايد خود را با آن زمان وفق دهد،چرا که همان طور که در قوانين فيزيک زمان مطرح است، سي.پي.اچ ورودي بايد خود را با قوانين جديد با زمان جديد در دنياي جديد سازگار سازد.لذا اسپين خودرا با زمان جديد وفق مي دهد.چرا که مجبور است از قوانين جديد با زمان جديد پيروي کند.
4 – توجه داشته باشيد که جهان ما فقط با يک جهان در تبادل سي.پي.اچ نيست و شتاب جهان ما فقط از سي.پي.اچ تبادلي تامين نمي شود،بلکه هر نوع حرکت انتقالي سي.پي.اچ مي تواند شتاب را فراهم کند و همچنين اينکه هر انفجار حاصل از سياهچاله مطلق ( وقتي چگالي سي.پي.اچ ها بسيار زياد مي شود ) در مرز جهان ها نيز مي تواند عامل اين شتاب باشد.يعني اينکه ما يک Multi Bang و Multi Universe داريم ، و با خلق و نابودي جهان ها روبرو هستيم.
ولي شايد بتوان گفت عامل اصلي شتاب همان تبادل سي.پي.اچ با چندين جهان است، که اين گفته نياز به آزمايشات تجربي و بررسي داده ها دارد.
با تشکر
حامد پورايماني، دانشگاه اصفهان