يك پارسك pc معياري از فاصله در مقياس كيهاني است پارسك فاصله متناظربا اختلاف
منظريك ثانيه زاويه اي است . چون اختلاف منظر ناشي از حركت زمين به دور خورشيد است ، زاويه اختلاف منظرa2 قطر2R مدار زمين تقسيم بر فاصله d از ستاره يا كهكشان است بنابراين a= R/d راديان كه نتيجه مي شود
Pc= 3/26 ly 1كه معادل km 10¹³ ×084/3 مي باشد
يك مگا پارسك برابر
است با يك ميليون پارسك .
(نموداربرگرفته از كتاب فيزيك جديد نوشته كنت .اس.كرين، ترجمه منيژه رهبر و بهرام معلمي)
جدول فوق رابطه سرعت برحسب فاصله براي گروههايي از خوشه هاي كهكشاني . خط راست قانون هابل را براي مقادير مختلف پارامتر هابل H (بر حسب km/s . Mpc ) نشان مي دهد.
قبل از تجزيه و تحليل نمودار سرعت هاي به دست آمده بر حسب فاصله ،لازم است اطلاعاتي هرچند مختصر از ابعاد نقاط موجود در جدول را در اختيارشما خوانندگان عزيز قرار دهم:
همانطور كه مي دانيد كهكشان مجموعه اي از ستارگان ، سيارات ، باقيمانده ستارگان (كوتوله سفيد ، ستاره هاي نوتروني ، حفره هاي سياه،) سحابي ها و.... مي باشد كه از قطري معادل چند كيلو پارسك (كهكشان هاي بيضوي كوتوله) تا چند مگا پارسك (كهكشان هاي ابر غول ) برخوردارند
خوشه هاي كهكشاني : هر خوشه كهكشاني شامل هزاران كهكشان است كه به صورت فشرده در كنار هم قرار گرفته اند و با فاصله 100 برابر قطر كهكشان ها ي عضو از هم فاصله دارند (اين فاصله را با فاصله ستارگان موجود در يك كهكشان كه با فاصله يك ميليون برابر قطر شان از هم فاصله دارند يا سيارات منظومه شمسي كه با فاصله صد هزار برابر قطر شان از هم دورند مقايسه كنيد )اين موضوع را نيز بايد در نظر داشت كه هنگام شمارش كهكشان هاي موجود در يك خوشه كهكشاني ممكن است دهها و يا شايد صدها كهكشان كوتوله را شمارش نكنيم چرا كه اين كهكشان ها در فواصل دور چنان كم نورند كه ديده نمي شوند.
هر نقطه نشان داده شده در نمودار نه يك خوشه كهكشاني بلكه يك گروه از خوشه هاي كهكشاني را نشان مي دهد.
ما امروزه براي جهان مدلي را در نظر گرفته ايم كه در آن كهكشان ها با توجه به فاصله اي كه از ما دارند به سرعت از ما دور مي شوند بدين معنا كه هر چه فاصله كهكشاني از ما دورتر باشد آن كهكشان باسرعت بيشتري از ما فاصله مي گيرد بنابراين ما نبايد در عالم كهكشان هاي را ببينيم كه نسبت به كهكشان هاي كه به ما نزديكترند از سرعت فرار كمتري برخودار باشند و يا بلعكس .
در اين نمودار بخوبي ملاحظه مي كنيم كه اين بي نظمي در سرعت فرار كهكشانها با افزايش فاصله كهكشان ها از ما افزايش مي يابد.
اگر چه داده هاي جدول تنها تا فاصله حدودا 160 مگا پارسكي است( يعني حدودا 500 ميليون سال نوري )كه اين مقداردر مقايسه با ابعاد چندين ميليارد سال نوري عالم بسيار ناچيز مي باشد ولي با اين حال مي توان نتيجه گرفت كه اين بي نظمي در فاصله و سرعت دور شدن كهكشان ها براي كهكشان هاي دورترنيز وجود داشته باشد.
به عنوان مثال شما به خوشه كهكشاني كه در فاصله 60 مگا پارسكي ما قرار دارد توجه كنيد سرعت دور شدن اين خوشه كهكشاني با سرعت دور شدن خوشه كهكشاني كه در 40 مگا پارسكي از ما قرار دارد اختلاف بسيار كمي دارد حتي در اين نمودار مي توان خوشه هاي كهكشاني را يافت كه در فاصله نزديكتري از ما واقع اند (فاصله حدودا 90-80 مگا پارسكي) اما سرعت فرارشان از خوشه كهكشاني كه در فاصله 160 مگا پارسكي از ما قرار دارد بيشتر است يا سرعت دور شدن خوشه كهكشاني كه در فاصله حدودا 90-80 مگا پارسكي از ما قرار گرفته است نسبت به خوشه كهكشاني كه در فاصله حدودا 50- 40 مگا پارسكي قرار گرفته است هيچ اختلافي ندارد اين بي نظمي ها در سرعت فراركهكشان ها كه از قرمز گرايي هاي كهكشان ها نتيجه مي شود در چيست ؟؟
اگر جهان ما در حال انبساط است در اين صورت همه اعضاء آن بايد مقيد به اين موضوع باشند يعني همه كهكشان ها بايد از هم دور شوند (طبق اصل فريدمان) اين در حالي است كه در نقاطي از عالم هستي مجموعه اي از كهكشانهاي يافت مي شوند كه از هم دور نمي شوند و در مواردي حتي به هم نزديك مي شوند مثلا
از ديد ناظري كه در يكي از كهكشان هايي كه در خوشه كهكشاني در فاصله حدودا 100- 80 مگا پارسكي از ما قرار دارد خوشه كهكشاني را كه در فاصله حدودا 160- 150 مگا پارسكي از ما قرارگرفته شده است را در حال نزديك شدن به خود مي بيند.و ناظري كه در يكي از كهكشان هاي موجود در خوشه كهكشاني كه در فاصله 50-40 مگا پارسكي از ما واقع شده است در حوالي خود كهكشان هاي را مي بيند كه با سرعت حدودا 1000كيلو متر در ثانيه دارند به او نزديك مي شوند همين اتفاق براي ناظري كه در يكي از كهكشان هايي كه در فاصله 30-20 مگا پارسكي از ما قرار دارد نيز رخ مي دهد.
به نظر شما چگونه ميتوان ناظر ساكن در يكي ازكهكشان هايي كه در فاصله 30-20 مگاپارسكي از ما واقع است را مجاب كرد كه دنيا در حال منبسط شدن است اين درحالي است كه او كهكشان هايي را مي بيند كه از دور دست ها دارند به طرف او نزديك مي شوند؟
ما اين اطلاعات مربوط به فاصله و سرعت دور شدن كهكشان ها را ازخود از انتقال به قرمز طيف جذبي آنان بدست مي آوريم ،
بنابراين ما يا در درك انتقال به قرمز مشكل داريم (كه داريم ).و يا مدلي انبساطي كه براي عالم در نظر گرفتيم داراي اشكال است.
همين اشكالات موجب شده است تا به تبع آن در دست يابي به راهكاري براي فاصله يابي يا تخمين سرعت فرار كهكشان ها با موفقيت چنداني روبرو نشويم. ودر مواردي نيز با مشكلاتي مواجه شويم كه علم در پاسخ گويي به آن عاجز مانده است (مانند انرژي تاريك )