این نمایشگاه در 2 بخش عمده (بخشی به صورت سلسله مباحث پیرامون فضا و بخشی نیز در قالب برپایی دو گالری از تصاویر مربوط به فضا و دانشمندان صنعت فضا ) به معرض نمایش در آمد.
به محض وارد شدن به بخش گالری ها سیل جمعیت و تصاویری که مربوط به فضا می باشد به چشم می خورد. در گالری اول به سه راه منتهی می گردد در قسمت چپ این نمایشگاه گروه فضانوردان جوان یکی از گروه های فعال در زمینه فضا به عضوگیری میکنند، در میانه نمایشگاه میتوان تابلوهای استاد فرشچیان را مشاهده نمود که در یکی از ماموریت های فضایی توسط فضانوردان روسی ( وینوگرالوف) در ایستگاه فضایی بین المللی به نمایش در آمده بود. این بخش از نمایشگاه نظر همه را به خود جلب می نماید. این قسمت به یک راهرویی منتهی می شود که در این راهرو پوسترهایی با توضیحات مختصری از تصاویر مربوطه بود که بیشتر در مورد معرفی انواع فضاپیماها و ماهواره ها می باشد و در جای دیگر آن غرفه ی فروش و ویترینی از وسایل مورد احتیاج در فضا (مانند کلاه و لباس تمرین برای کیهان) به چشم می خورد. در انتهای این راهرو که به گالری دوم نیز ختم می شود دو مجموعه به چشم میخورد اولی مجموعه یادمانهای یوری گاگارین و مجموعه دوم مجموعه غذاهایی می بود که قابل خوردن توسط فضانوردان می باشد از جمله: انواع کنسروها، پودر میوه (جهت آبمیوه)، قاشق و چنگال مخصوص فضانوردان، میوه خشک شده (جهت استفاده ی فضانوردان)، قهوه. پس اگر تا به حال مردد بوده ایم برای رفتن به فضا و نداشتن چیزی برای خوردن می بینید که مشکلی وجود ندارد و گویا از لحاظ تنوع بهتر از خود زمین است.
در گالری اول اتاقک دیگری نیز وجود دارد که این اتاق از انواع ماکت های فضاپیماها و موشک ها و....با توضیح(مانند پوستر ساترین5 در سال 1969 میلادی مربوط به فضانوردان آپولو3 که به ماه رفتند) ، قاب های متفاوت و ویترینی (شامل انواع تندیس موزه، دستکش فضانورد آمریکایی و دیگر وسایل فضایی) تشکیل شده است. در این اتاق راهنمایی راهنما های دیواری نصب شده که به توضیح انواع قاب ها و ماکت ها برای علاقه مندان پرداخته است.
در گالری دوم ویترینی دیده میشود که مجموعه نشانهای فضایی و ماکت نسبتا بزرگی از فضاپیمای وستک در ان قرار گرفته است. در این گالری نیز انواع پوسترهایی که شامل توضیحاتی در مورد فضاپیماها، تلسکوپ های فضایی، مدارگردها و رصدخانه های فضایی موجود بود. ویترین دیگری که مجسمه ی افراد سرشناس فضا نیز به چشم می خورد.
میهمان ویژه و یکی از افرادی که در کنار گروه فضانوردان جوان برپا کننده این نمایشگاه بود آقای سیروس برزو یکی از فعالان عرصه فضا در سالهای اخیر بودند.گروه فضانوردان جوان برگزار کننده و پشتیبان علمی این نمایشگاه بود و مرکز آموزش نجوم ادیب و شهرداری اصفهان پشتیبانی خوبی برای برگزاری گسترده این نمایشگاه به عمل اوردند.
استاد سیروس برزو میهمان ویژه نمایشگاه :
|
سيروس برزو متولد ۱۳۳۲ است، در ايران دبير آموزش و پرورش بوده و بعداً كارشناس وزارتخانه مربوطه. ريشه علاقه برزو به فضا و فضانوردى به دوران مدرسه بازمى گردد. زمانى كه ۱۴-۱۳ سال داشته و در اثر راهنمايى هاى معلمى كه با احترام فراوان از او ياد مى كند، جمع آورى عكس و اطلاعات درباره امور فضايى را آغاز مى كند و در كنار آن به تقويت زبان انگليسى مى پردازد. او با اطلاعات زيادى كه در اين زمينه كسب كرده بود، مى توانست خطاهاى مقاله هاى نشريات و روزنامه ها را بيابد. ولى زمانه عوض شد و اوضاع براى برزوى جوان مساعد: «انقلاب شد و يكى دو سال گذشت و ديدم صاحبان ادعا ديگر عرض اندام نمى كنند، به خودم قبولاندم كه بايد مقاله بنويسم. اولين مقاله ام در سال ۱۳۵۹ در دانشمند چاپ شد و به دنبال آن در مجله علم و زندگى، دانستنى ها و ماهنامه ماشين.» و از اين همه ماهنامه ماشين نقطه عطفى را در زندگى او رقم زد |
آقاي برزو در اين رابطه ميگويد: «جناب سيد فخرالدين شبيرى كه بحق هم سيد است و هم مايه فخر، صاحب امتياز و سردبير مجله ماشين بود و خداوند به او عمر دراز بدهد كه در حق من نيكى بسيار كرد. او بعد از چاپ چند مطلب، از من خواست كه با دريافت حق التحرير خوبى تنها براى ماشين مقاله بنويسم. در جريان چاپ مقالات هم در اندازه بضاعتم درس هاى بسيارى از او گرفتم. به هرحال به اين ترتيب مقاله نويس شدم.» تا اين كه به كيهان پيوست و ماهنامه كيهان علمى را براى نوجوانان پايه گذارى كرد: «در سال ۱۳۶۲ بنا به دعوت شهيد دانشمند شاهچراغى، در سرويس علمى روزنامه كيهان در محضر استادان روزنامه نگار قديمى چون مرحوم خانم صدر دانش و فريدون صديقى، آموزش روزنامه نگارى را آغاز كردم. بعدها با اجازه شبيرى در برخى نشريات ديگر مثل اطلاعات علمى مقاله مى نوشتم تا بالاخره در سال ،۱۳۶۵ بنا به پيشنهاد دوست عزيزم اميرحسين فردى و دعوت سيد محمد خاتمى، براى راه اندازى كيهان علمى بار ديگر به كيهان مامور شدم.» كيهان علمى در سال ۱۳۶۸ انتشار يافت. دلايلى ناگفته اما باعث شد تا سيروس برزو يك سال بعد كيهان علمى را ترك كند و تصميم به انتشار مجله «مرزهاى بى كران فضا» بگيرد. مرزهاى بى كران فضا بى اغراق يك پديده بود و با توجه به رويكرد حرفه اى خود، خيلى زود مخاطبان زيادى يافت (در اين باره مطلبى در روز ۲۲ شهريور در صفحه رسانه منتشر شده بود). اين بار هم اما وقايعى دست به دست هم داد تا چهار سال بعد، اين مجله براى هميشه خاموش شود و حسرت جاى خالى اش را بر قلب دوستداران بى شمارش بگذارد.
با شكست روحى ناشى از تعطيلى مرزهاى بى كران فضا - كه «عميق تر از شكست مالى بود» - برزو از ادامه كار دلسرد شد. اما قبلاً براى تهيه گزارش هايى به مسكو سفر داشت و ارتباطى با دانشگاه دولتى مسكو (بخش زبان فارسى) يافت: «در دانشگاه كمك به دانشجويان در زمينه آموزش زبان فارسى را آغاز كردم. همكارى با فرهنگيان افغانى براى چاپ نشريات مختلف و بالاخره انتشار «پيوند» براى ايرانيان مقيم روسيه از ديگر فعاليت هايم شد.» مى گويد در روزگارى كه نشر پيوند را شروع كردم، هنوز خبرى از اينترنت و تلويزيون هاى ماهواره اى نبود: «جامعه ايرانيان مقيم مسكو تشنه خبر از ايران و مطالب چاپى به زبان فارسى بودند. وظيفه خودم ديدم كه اين كار را (به رغم شرايط بسيار دشوار) شروع كنم. پيوند هم تحولاتى داشت، اما نه مانند فضا به سوى سقوط، بلكه به شكر خدا تا زمان انتشار بهتر و بهتر شد و بالاخره روزى رسيد كه انتشار آن را غيرمفيد ديدم و تعطيل شد.» پيوند در آغاز بيشتر جريانات و اخبار داخل ايران را انعكاس مى داد، اما در سال هاى پايانى به دو زبان منتشر مى شد: «در بخش روسى، خوانندگان با زاويه هاى مختلف فرهنگى، هنرى، تاريخى و... ايران و در بخش فارسى، ايرانيان با همين پارامترها البته در مورد روسيه آشنا مى شدند. من مانند يك كاشف به دنبال زاويه هاى ناشناخته شهر مسكو و ديگر شهرهاى روسيه و تاريخ و ادب و هنر روس، در كوچه و خيابان ها و كتابخانه ها جست وجو مى كردم و نتيجه كار را در نشريه به معرض استفاده همه مى گذاشتم.» مى گويد آنچه در پيوند درباره مسكو به چاپ مى رسيد، با توجه به كنجكاوى هاى من، براى ايرانيان جذاب و جالب بود. در نهايت با تكميل آن اطلاعات، كتاب «راهنماى سفر به مسكو» را نوشتم كه به رغم برخى غلط هاى چاپى، بسيار مورد توجه قرار گرفت و تاكنون چهار بار در همين جا تجديد چاپ شده است. . اقتباس از روزنامه شرق، 24 مهر 1384 به قلم علياكبر قزويني
گزارش از : فاطمه شکرچی
عکس ها : آسمان پارس