اگر بخواهیم
سیارهی جدیدی در منظومه شمسی کشف کنیم باید کجای آسمان را بگردیم؟ این پرسشی بود
که بلافاصله پس از کشف تصادفی اورانوس، دانشمندان بسیاری را درگیر کرد. بگذارید
ماجرا را از ابتدای آن بررسی کنیم: هزاران سال بود که انسان پنج سیارهی عطارد،
زهره، مریخ، مشتری و زحل را میشناخت و تصوری از وجود سیارهای دیگر نداشت تا اینکه
ویلیام هرشل در سال ۱۷۸۱ سیارهی جدیدی کشف کرد که اورانوس نام گرفت.
از آن به بعد اخترشناسان تشویق شدند که به دنبال سیارههای دیگری در منظومه شمسی
بگردند. اما کجا؟ محاسبات سرانگشتی در همان سالها نشان داد که باید جسمی بین
مدارهای مریخ و مشتری وجود داشته باشد که تا آن زمان ناشناخته مانده است. تب جستوجو
برای یافتن سیارهی جدید بالا گرفت.
شش
اخترشناس آلمانی که بهشوخی نام «پلیس آسمانی» را روی خودشان گذاشته بودند گروهی
بینالمللی تشکیل دادند تا با دقت به دنبال این سیارهی گمشده بگردند. اما پیش از
اینکه جستوجوی آنها آغاز شود خبرهایی از اخترشناسی از اهالی سیسیل به نام جوزپه
پیاتزی به آنها رسید. پیاتزی در شب اول ژانویهی سال ۱۸۰۱ در حالی که بهدقت از ستارههای کمنور صورتفلکی ثور
نقشهبرداری میکرد متوجه ستارهی کمنوری شد که قبلا در نقشهها ثبت نشده بود.
در چند شب بعد، مکان این ستاره در آسمان بهآهستگی جابهجا شد. پیاتزی با این
احتمال که سیارهی گمشده را یافته است با هیجان نامهای به یوهان بْده مدیر
رصدخانهی برلین و از اعضای «پلیس آسمانی» فرستاد... ادامه مطلب
منبع: وبسایت کانوت