موزه ملی هوافضای اسمیتسونیان مجموعهای از عکسهای پرتو ایکس لباسهای فضایی را به نمایش گذاشته است. این عکسها تصویر کاملتری از پوشش فضانوردان را زمانیکه خارج از شاتل و ایستگاههای فضایی خود هستند فراهم میکند؛ پوششی که از این انسانهای جسور در برابر خلاء فضا محافظت میکند و آنها را زنده نگاه میدارد.
این عکسهای پرتو ایکس جزئی از نمایشگاه بزرگتری به نام «جامههای فضایی» هستند، که سیر تکامل لباسهای فضایی را طی 60 سال صنعت فضایی به تصویر میکشد.
مفاصل آلومینیومی
این عکس پرتو ایکس از نمونه آزمایشی لباس فضایی پیشرفتهای که توسط شرکت Air Research و در سال 1968 / 1347 ساخته شده است، مجموعهای از لولهها و چنبرههای آلومینیومی داخل لباس را نمایان کرده است. کاتلین لویس، تاریخدان و متصدی برنامههای فضایی موزه اسمیتسونیان توضیح میدهد که طراحی چنبرههای آلومینیومی که در قسمت آرنج و زانوها تعبیه شدهاند، برای کمک به فضانوردان در حرکت دادن مفاصلشان در لباسهای فضایی تحت فشار بوده است. در صورت عدم وجود این مفاصل، زمانیکه فضانورد بازوی خود را در فضا بالا میآورد، هوای تحت فشار پشت مفصل خم شده جمع میشد و باد کردن لباس مانع از کار کردن فضانورد میشد.
در خلاء
این لباس فضایی به عنوان پیش نمونهای جهت آزمایش درون اتاقک خلاء مرکز تحقیقاتی ایمز ناسا ساخته شده بود. طراحی اتاقک مذکور به گونهای بود که محیط خارج از جو را شبیهسازی کند. فضانوردان لباس خود را به تن میکردند، خودشان را به مخزن اکسیژن قلاب میکردند، و سپس به درون این اتاقک میرفتند که وضعیت فضا را در فاصله 121 کیلومتری سطح زمین شبیهسازی میکرد.
لویس میگوید: «از فضانوردان خواسته میشد تا یک سری وظایف تکراری و خستهکننده ذهنی را انجام دهند؛ مثلا از روی یک سکو بالا و پایین بروند تا کارشناسان بتوانند کارکرد لباسها را بررسی کنند.» اگرچه برنامه فضایی در اواخر دهه 1960 / 1340 که این لباس طراحی شده است نسبتا جوان محسوب میشد، اما طراحی این لباس محصول تقریبا 20 سال تجربه ساخت و طراحی لباسهای مقاوم است. این لباسها در اصل برای نیروی هوایی آمریکا در اوایل دهه 1950 / 1330 ساخته شدند، زمانیکه نیروی هوایی از محفظههای خلاء در هواپیماهای خود استفاده میکرد.
سرها بالا
این کلاهخود ساخت 1964 / 1343 کار بسیار بیشتری از محافظت صرف سر بر عهده داشت. طراحی کلاه به گونهای بود که بتوان آن را روی لباسهای مختلف سوار کرد، و دارای بلبرینگهای توپی در ناحیه گردن بود که به فضانوردان امکان میداد تا سر خود را به چپ و راست بچرخانند. لویس میگوید: «آببندی کلاه امکان نگه داشتن هوا را فراهم میکرد. در عین حال، سیمهای ارتباط مخابراتی را درون خود جای میداد و وظیفه تامین اکسیژن را نیز بر عهده داشت.» تمام بخشهای تیرهتر که درمرکز عکس میبینید، تجهیزات تامین اکسیژن است.
نکته جالب درباره این عکس این است که در این عکس پرتو ایکس، اثری از مهزدا (Defogger) وجود ندارد، مادهای که برای جلوگیری از بخار گرفتن کلاه در فضا روی شیشه جلو آن پاشیده میشود. لویس میگوید: «امروزه، مهزدا ماده پیچیده و شیمیایی خاصی است که کاملا اختصاصی طراحی میشود، اما آن زمان از شویندههای معمولی ظروف برای این کار استفاده میکردند!»
شانه حرفهای
هنر طراحی بازویی مناسب برای لباس فضایی کار دشواری است، که بخشی از آن به دلیل لزوم حفظ تحت فشار بودن لباس است. لویس میگوید: «تحت فشار، حرکت کردن درون لباس کار بسیار دشواری است. هنر این است که بتوان آن را به کاری راحت تبدیل کرد.» مهندسان جابهجایی هوا را به شکل موضعی طراحی کردند تا خم کردن یک بازو باعث نشود بازوی دیگر به سمت بیرون حرکت کند؛ مانند پیچاندن بخشی از یک بالون که باعث باد کردن بخش دیگری از آن میشود. لویس میگوید: «بهبود تحرک بازوی لباس پس از ماموریتهای جمینی و مرکوری در دستور کار قرار گرفت. اگر فضانوردان میخواستند کار مثبتی در فضا انجام دهند، لازم بود تا دستان خود را در اختیار داشته باشند.»
گالش فضایی
این کفش که البته نام درستش گالش فضایی (Space Suit Overshoe) است، طراحی شده بود تا هنگام راه رفتن فضانوردان روی ماه، روی کفش آنها پوشیده شود. هدف از طراحی آنها عایق کردن بهتر پای فضانوردان بود. زیر کف کفش از سیلیکون ساخته شده بود، و روی آن را نیز مادهای از جنس کروم و فولاد ضدزنگ تشکیل میداد. در مواردی که قرار بود فضانوردان هر چیز تیزی را روی سطح ماه لمس کنند یا روی آن قدم بگذراند، این مواد به عنوان لایه محافظتی اضافی برای کفشها و دستکش آنها استفاده میشد. اگرچه این گالشها در تمام ماموریتهای آپولو استفاده شدند، تنها یک جفت از آنها (جفتی که عکس آن را میبینید و مربوط به ماموریت آپولو 17 است) از ماه به زمین برگردانده شد. بقیه کفشها به دلیل محدودیتهای وزنی سفر بازگشت، روی سطح ماه رها شدند.
کمک دست
دستکشها سختترین بخش لباس فضایی از نظر ساخت هستند؛ و البته دلیل خوبی نیز برای این سختی وجود دارد. لویس میگوید: «اگر فضانوردی میخواهد زمانیکه به فضا میرود بتواند کار مفیدی انجام دهد، برای کار کردن با ابزار به چالاکی و احساس لمس نیاز مبرم دارد. همچنین دستکشها باید به خوبی از آنها محافظت کنند. بنابراین تعادل ظریفی وجود دارد که باید در این میان برآورده شود.»
دستکشی که در عکس میبینید مربوط به ماموریت آپولو است. شاید به نظر رسد که این دستکش بدون انگشت است، اما عکسهای پرتو ایکس میتواند فریبنده باشد. نوک انگشتان دستکش از سیلیکون ساخته شده است، که هیچ تابشی را جذب نمیکند و بنابراین در عکس دیده نمیشود. حلقه زیر مچ نیز برای این است که وقتی دستکش باد میشود، مانع از رها شدن آن شود. لویس میگوید: «از یک طرف باید دستکش را به لباس محکم کنید و از طرف دیگر هم باید مراقب باشید که با مشکلات ناشی از فشردگی عصب مواجه نشوید.» وی ادامه میدهد: «با تمام این اوصاف، همه فضانورادن از دستکشها شکایت میکنند. آنها هنوز هم از دستکشها ناراضی هستند.»
در خلاء
این لباس فضایی به عنوان پیش نمونهای جهت آزمایش درون اتاقک خلاء مرکز تحقیقاتی ایمز ناسا ساخته شده بود.