آنها که این روزها درباره فرگام حرف میزنند یا طرفداران پروپاقرص سفرهای سرنشین دار فضایی ایران هستند یا مخالفان قسم خورده آن که معتقدند در شرایط کنونی، بهتر است کشور منابع محدود انسانی و مادی خود را صرف طرح هایی کند که منافعی برای رفاه و زندگی مردم عادی داشته باشد.
از آن سو مسئولان سازمان فضایی ایران نیز با اشاره به تعداد نفرات محدود و بودجه این طرح، برد تبلیغاتی و اقتدارآفرینی آن را بسیار موثر قلمداد می کنند و اعتقاد دارند سرریز دانش و فناوری های توسعه داده شده در این طرح، زیرساخت مناسبی برای خیلی از طرح های علمی کشور در آینده خواهد بود.
اما اجازه دهید نگاهی به تاریخچه شکلگیری این ماوریت پرسروصدای سازمان فضایی ایران بیندازیم و در پایان برخی نگرانی های کارشناسان صنعت فضایی از ادامه و روند انجام این طرح را پیگیری کنیم.
تاریخچه یک سازمان پیشگام
حدود سال های 1380 کارشناسان پژوهشگاه هوافضا که برخلاف نام پرطمطراق سازمان متبوعشان، در ساختمانی کوچک در انتهای یک کوچه بن بست، آرام و بی سر و صدا اما شاد از انعقاد قراردادی بزرگ، کار تحقیق و پژوهش روی آزمایشگاه فضایی را آغاز کرده بودند، هیچ گاه فکرش را هم نمی کردند روزی قرار است این طرح کاملا علمی به ابزاری برای نمایش اقتدار تبدیل شود.
آزمایشگاه فضایی قرار بود یک محموله ای علمی و ابزاری باشد برای صدها دانشجو از دانشگاه های بزرگ و کوچک ایران تا حجم تحقیقات فراجوی کشور در حوزه های مختلف علم و دانش را افزایش دهد. زمین شناسی، نجوم، علوم اتمسفری، علم مواد، فناوری های مربوط به پرتاب و بازیافت محموله های فضایی و ده ها عنوان علمی دیگر، کیسه هایی بود که برای این آزمایشگاه کوچک دوخته شده بود. در این میان قرار بود یکی از بخش های کوچک طبقه ای میانی از این آزمایشگاه فضایی به ارسال و دریافت نمونه های کشت شده سلولی و باکتریایی، جهت مطالعه اثر شرایط فضا روی موجود زنده اختصاص داده شود. بخشی کوچک که مثل مسافران آینده خود، به سرعت تکثیر پیدا کرد، بزرگ شد و کل طرح را از آن خود کرد.اما داستان چه بود و چه عاملی باعث شد تا یک طرح علمی، آینده و حتی نام یک پژوهشگاه را تحت تاثیر خود قرار دهد؟
دگردیسی یک پژوهشگاه
تا همین چند سال پیش اگر به آدرس اینترنتی www.ari.ac.ir سر می زدید، با عنوان پژوهشگاه هوافضا روبه رو می شدید. پژوهشگاهی متعلق به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که قرار بود در حوزه های مختلف هوافضایی کشور به تحقیق، توسعه دانش و خلق فناوری اقدام کند. حوزه های متنوعی مانند آیرودینامیک، دینامیک پرواز، حقوق و زیست شناسی هوافضایی، فناوری های فضایی و ده ها عنوان بزرگ و کوچک دیگر. به این ترتیب و با نگاهی ساده به مجموعه این پژوهشگاه می شد دید که ساختار آن به گونه ای طراحی شده تا عناوین جدید علمی در داخل آن برای نخستین بار تعریف و عملیاتی شوند تا به بهانه آن نیروی انسانی، دانش مرتبط و حتی فناوری لازم تولید و توسعه داده شود.
در دوران کوتاه عمر این پژوهشگاه شاهد بودیم که برخی از این عناوین خود بزرگ و مقتدر شدند و موجبات ایجاد صنعت یا تحقیقاتی موازی را در بیرون از چهارچوب پژوهشگاه فراهم آوردند.
این دوران رویایی ادامه داشت تا این که سازمان فضایی ایران که سال ها بعد از تولد پژوهشگاه هوافضا به وجود آمده بود، آنقدر بزرگ شد که دیگر نمی توانست به این پژوهشگاه به چشم یک همکار وزارت علومی یا مرکزی تحقیقاتی در کنار خود نگاه کند.
حالا این سازمان به بازوی تحقیقاتی نیاز داشت و ساختار پژوهشگاه هوافضا مورد پسند بود، پس مقدمات ادغام آن در سازمان فضایی ایران آماده شد. پژوهشگاه هوافضا تنها نامزد ین ادغام سازمانی نبود.
مراکز تحقیقاتی و حتی کارگاهی دیگری در گوشه و کنار کشور به سازمان فضایی ایران سپرده شد تا موجبات رشد سریع این سازمان فراهم شود.
نجات پژوهشگاه هوا فضا با ظرف کشت میکروب!
ادغام پژوهشگاه هوافضا در سازمان فضایی ایران مصادف با زمانی شد که دولت وقت بشدت به دنبال اجرای نمایشی بزرگ در فضا می گشت. نمایشی که بتواند اقتدار و توانمندی فناورانه کشور را به رخ کشورهای غربی که در آن روزگار تصور می کردند با بستن مرزهای خود روی دانشمندان ایرانی، می توانند کشورمان را از توسعه علمی باز دارند، بکشاند.
کارشناسان پژوهشگاه هوافضا که درست در همین روزگار کم کم داشتند از شوک ادغام ناگهانی با سازمان فضایی ایران خارج می شدند، با آگاهی از تمایل سیاستمداران وقت برای باز کردن باب سفرهای سرنشین دار ایرانی به فضا، ناگهان به یاد آن ظرف کوچک کشت موجودات تک سلولی در یکی از طبقات میانی کاوشگر خود افتادند.
مقدمات یک آزمایش ساده، خیلی زود آماده و نخستین محموله زیستی ایران که از چند کرم و موش و لاکپشت تشکیل شده بود با یک راکت سوخت جامد به آسمان پرتاب شد. پرواز چند دقیقه ای کاوشگر3 که اصلا به مرز فضا نرسید و خیلی ها در این که آن حیوانات زنده به زمین بازگشته باشند هم شک دارند، زمینه ساز اتفاقاتی پشت سر هم شد که سرنوشت آن پژوهشگاه و کارمندانش را بشدت تغییر داد.
پژوهشگاه هوافضا با آن همه سابقه و تاریخچه، ناگهان از روی زمین حذف و به جای آن عنوان جدید پژوهشکده سامانه های فضانوردی سربرآورد تا بخش کوچکی از یکی از ده ها طرح قبلی به ماموریت اصلی آن تبدیل شود. جایگاه سازمانی آن هم به پژوهشکده تنزل پیدا کرد تا سازمان فضایی ایران بتواند از طریق پژوهشگاه فضایی خود روی روند انجام این ماموریت جدید نظارت داشته باشد.
میمون های فضانورد یا نقاط مداری؛ مساله این نیست!
مدیران ارشد طرح اعزام موجود زنده به فضا که با هدف نهایی سفر یک ایرانی به مدار زمین تعریف شده بود، این روزها کمی از هدف بزرگ خود کوتاه آمده اند و به اعزام انسان به مسیر زیر مداری، یعنی همان مسیری که دو میمون پیشگام و فرگام طی کردند، قناعت کرده اند. اما همین ماموریت تخفیف داده شده نیز مورد انتقاد بسیاری از فعالان صنعت فضایی است. منتقدان همگی اذعان دارند که طرح سفرهای سرنشین دار به فضا هم از جنبه خبری و هم از جنبه فناوری، حرفهای بسیاری برای زدن دارد اما...
اما آنها می گویند ایران در شرایط بسیار خاصی قرار دارد. ما کشوری پهناور با جمعیتی بزرگ هستیم که نمی توانیم از کاربردهای فضایی و منافع آن چشم بپوشیم. آن هم در شرایطی که تحریمهای جهانی و بغضهای منطقه ای داشته های ما در فضا را نشانه گرفته و تلاش می کند تا ایران را از این بازی بزرگ بیرون اندازد. مهر ماه گذشته بود که اکبر ترکان سرپرست وقت سازمانی فضایی ایران خبر نگران کننده از دست رفتن یکی از سه نقطه مداری ارزشمند کشورمان را اعلام کرد. دلیل اصلی این خسران بزرگ ناتوانایی سازمان فضایی ایران در استقرار ماهواره مخابراتی در این نقاط بوده است. در چنین شرایطی کارشناسان می پرسند آیا بهتر نیست سازمان فضایی ایران منابع محدود انسانی و بودجه ای خود را در حوزه بهره برداری از فضا متمرکز کند؟
در پاسخ گفته می شود که هم طرح اعزام انسان به فضا و هم طرح بزرگ استقرار ماهواره مخابراتی در مدار زمین ثابت، به جای خود منافع و مزیت هایی دارند که نمی توان یکی را به خاطر دیگری تعطیل کرد. اما نکته مهم و انتقاد اساسی که نسبت به این طرح باقی می ماند، افق تاریک و آینده نامفهومی است که حداقل از منظر بیرونی، چهره طرح اعزام انسان به فضا را مبهم کرده است.
در درجه اول باید به این نکته اشاره نمود که پارامترهای موثر در موفقیت پرواز یک سفینه فضایی آنقدر فراوان و پیچیده و وابسته به هم هستند که هیچ آزمایش و شبیه سازی زمینی نمی تواند صحت عملکرد یک سفینه فضایی را در زمان پرواز تضمین کند و به همین دلیل جای تعجب دارد که چرا پژوهشکده سامانه های فضانوردی به جای طراحی و ساخت سفینه ای که بتواند انسان را با خود به فضا ببرد و تلاش برای تست و آزمایش آن در محیط عملیات واقعی و حین پرواز با سرنشینانی روباتیک یا حیوانی، در هر پرتاب خود یک سفینه فضایی جدید را به مردم معرفی می کند.
نکته دوم این که اگر قرار است این طرح پس از اعزام انسان به مسیر زیر مداری تعطیل شود، همین بودجه اندکی که سازمان فضایی ایران ادعای آن را دارد به چه دلیلی و به منظور رفع چه نیازی از مملکت باید صرف شود؟ پرسش هایی که امیدواریم به زودی بتوانیم در گفت وگو با مسئولان سازمان فضایی ایران، پاسخی برای آن بیابیم.
فرگام، طوفان شرقی را کامل کرد
سفر به فضا و دستاوردهای فناورانه ناشی از آن باوجود گذشت 60 سال از گردش ماهواره اسپوتنیک به دور زمین و ورود بشر به عصر فضا، هنوز داستانی خارق العاده و مهم است که با آغاز هر ماموریت فضایی، توجه دنیا را به خود جلب می کند. اما نکته مهم دهه های نخستین عصر کاوشهای فضایی در تمرکز ناعادلانه آن نزد ابرقدرتهای زمانه یا همپیمانان آنان بوده است. انحصار و تمرکزی که این روزها چین، هندوستان و اکنون ایران در حال بر هم زدن آن هستند.
چند روز اخیر خبرهای فضایی شرق دنیا، فعالیت های ماوراء جوی غرب سیاره زمین را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است. دل کندن فضاپیمای مانگالیان از قید گرانش زمین و آغاز سفر تاریخی آن به مقصد سیاره مریخ و هیجان تماشای فرود آرام ماه نورد چینی چانگ ای3 بر سطح تنها قمر زمین همه نگاه ها را به شرق، جایی که خورشید از آنجا طلوع می کند متوجه کرده بود که تصویر فرگام، دومین میمون فضانورد ایرانی از فراز مرز فضا، دیوار شیشه ای انحصار را برای همیشه شکست. حالا شرقی ها هم در کاوش فضای ماورای جو حرف های فراوانی برای زدن دارند.