محمد امین آهنگری
چندی پیش سازمان ملی هوانوردی و فضانوردی آمریکا (ناسا) اعلام کرد، به دلیل نقض حاکمیت و تمامیت سرزمینی اوکراین از جانب روسیه، این سازمان بیشترِ روابطش را با فدراسیون روسیه تا اطلاع ثانوی به حال تعلیق درمی آورد. اگرچه این موضوع در مورد همکاریهای لازم برای استمرار ایمنی فعالیتهای ایستگاه بینالمللی فضایی صدق نمیکند. هر چند در نگاه اول این تصمیم تداعی کننده روزهای جنگ سرد و رقابت داغ فضایی بین دو کشور است، اما آیا واقعا فضا، امروزه عرصه مناسبی برای چنین جولانهایی است؟
به موجب یادداشت مسئولان ناسا، این تعلیق شامل ماموریتهای ناسا در روسیه، بازدید نمایندگان دولت روسیه از تاسیسات ناسا، ملاقاتهای دو جانبه، پستهای الکترونیکی، کنفرانسهای تلفنی و ویدئویی است. با این وجود نه تنها فعالیتهای مربوط به ایستگاه فضایی بینالمللی از این امر مثتثنی شدهاند بلکه ملاقاتهای چند جانبه که در خارج از روسیه برگزار میشوند و ممکن است روسیه در آنها مشارکت کند نیز فعلا از اجرای این دستور معاف هستند. هنوز به درستی ابعاد این دستورالعمل و میزان تاثیرگذاری آن در فعالیتهای مشترک فضایی دو کشور مشخص نیست، اما با گذشت سالها از جنگ سرد و حاکم شدن جوی صلح آمیز در فضا چنین تصمیمی به مثابه یک وصله ناجور در این محیط شده است.
چرا ناسا اعلام قطع روابط کرد؟
قطع رابطه با روسیه تصمیم دولت آمریکا است و ناسا تنها از تصمیمهای سیاستمداران این کشور پیروی کرده است. سیاستمداران همواره از دستاویزها و ابزار فشارهای مختلفی استفاده میکنند. عرصه فناوری نیز با وجود مخالفتهای دانشمندان در بسیاری موارد به عنوان یک اهرم فشار قدرتمند مورد استفاده سیاستمداران قرار میگیرد. اما با وجود ظرفیت قدرتمندی که فضا به عنوان یکی از پیشرفتهترین عرصههای دانش و فناوری برای سیاستبازی فراهم میآورد، امروزه و به ویژه با پایان یافتن جنگ سرد کمتر پیش آمده که سیاستمداران به این زمین بازی راه یابند؛ چرا که پیشرفت در عرصه فضا بیش از سایر بخشها نیاز به همکاریهای بینالمللی دارد و بر هم زدن جو همکاری و صلح در این بخش در نهایت قیمت گزافی برای بشریت خواهد داشت.
در این شرایط وضعیت روابط آمریکا، روسیه و چین به دلیل سابقه تاریخی خود کمی متفاوت است. روسیه و آمریکا عصر فضا را با اهداف و اغراض سیاسی آغاز کردند. تمامی فعالیتهای فضایی که در ابتدا منحصر به اقدامات این دو کشور میشد زیر سایه جنگ سرد قرار داشت و حتی تولد ناسا نیز با هدف رقابت با روسیه بود. رقابت روسیه و آمریکا در عرصههای مختلف به ویژه تسلیحاتی و اتمی، شامل فضا هم میشد و اساسا انگیزه سفر به ماه، قدرتنمایی سیاسی بود. این شرایط به مدت دو دهه ادامه داشت. در دهه 1970/1350 به نظر میرسید با باز شدن دربهای فضاپیماهای آپولو و سایوز به روی یکدیگر و دست دادن تاریخی فضانوردان روسی و آمریکایی در فضا یخها ذوب شده باشند.
اما منع چین از ورود به ایستگاه بینالملی فضایی به بهانههای حقوق بشری و سرقت فناوری نشان داد که هنوز آمریکاییها به طور کامل دیدگاههای جنگ سرد را رها نکردهاند. از طرفی سابقه تاریخی رقابت فضایی روسیه و آمریکا موجب شد این پهنه به عنوان یکی از سمبلهای تخاصم میان دو کشور در ذهنها باقی بماند. بنا بر همین دلایل است که سیاستمداران آمریکایی با اعلام قطع روابط ناسا با روسیه سعی دارند از این سمبل استفاده کرده و روزهای تلخ گذشته را به یادها بیاورند. در این میان مقامات ناسا که این روزها از کاهش بودجه این سازمان به شدت ناراضیاند، از موقعیت استفاده کرده و در بیانیهای با یادآوری وابستگی آمریکا به سایوز روسی برای فرستادن فضانوردان آمریکایی به ایستگاه فضایی بینالمللی ابراز امیدواری کردهاند که مجلس سنا با افزایش بودجه ناسا موافقت کند تا این سازمان پروژه ساخت فضاپیمای سرنشیندار آمریکایی را شتاب دهد. ناسا در سال ۲۰۱۱ /1390 شاتل را کنار گذاشت و از آن زمان تا کنون روسیه پرتابهای سرنشیندار آمریکا را انجام میدهد. در حال حاضر آمریکا برای هر صندلی سایوز حدود 71 میلیون دلار پرداخت میکند.
فضا جای صلح و همکاری است
امروزه اهمیت همکاریهای بینالمللی در پروژههای فضایی بر کسی پوشیده نیست و صاحبنظران بر این عقیدهاند که غلبه بر پیچیدگیهای کاوشهای فضایی و هزینههای بالای آنها تنها با مشارکت و همکاری کشورهای مختلف امکانپذیر است.
بزرگترین و موفقترین نمونه این همکاریها ایستگاه فضایی بینالمللی یا ISS است. آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و ژاپن مجریان اصلی ساخت این ایستگاه فضایی هستند و از سال ۱۹۹۸ / 1377 تا کنون ۱۵ کشور در فعالیتهای آن مشارکت داشتهاند. این ایستگاه فضایی حداقل تا سال ۲۰۲۸ / 1407 به فعالیت خود ادامه خواهد داد. چنین مشارکت بینالمللی در این وسعت و با چنین استمرار زمانی در کمتر فعالیت بینالمللی یافت میشود. همکاری کشورهای مختلف در ایستگاه فضایی بینالمللی تاکنون دستاوردهای علمی بسیاری را برای جهانیان به دنبال داشته است؛ در آزمایشگاههای آن کاوشهای بسیاری در زمینههای زیستشناسی، نجوم، فیزیک و غیره در شرایط بی وزنی انجام میشود که نتایج ارزشمند آن به توسعه علم و فناوری در جهان کمک شایانی میکند.
پروژه سامانه ناوبری جهانی گالیله که پیشبینی میشود به یکی از سودآورترین فعالیتهای فضایی در آینده تبدیل شود نیز از دیگر پروژههای بزرگی است که اتحادیه اروپا مجری اصلی آن است و کشورهایی از قبیل چین، کره جنوبی و اوکراین در آن سرمایهگذاری کردهاند. حتی عربستان و مالزی نیز علاقه خود را برای سرمایهگذاری در این پروژه نشان دادهاند. در این پروژه با قرار گیری ۳۰ ماهواره در مدار تا سال ۲۰۱۹ / 1398، سامانهای مانند جی.پی.اس آمریکا ایجاد میشود که به ارایه خدمات ناوبری تجاری خواهد پرداخت.
تحریم آمریکا چقدر جدی است؟
فضا ذاتا مرز نمیشناسد و این واقعیت، عرصه فضا را به بستری مناسب برای گسترش همکاری، صلح و دوستی بین کشورها تبدیل کرده است. به همین دلیل، از پایان جنگ سرد تاکنون چندین معاهده و سازمان بینالمللی برای استفاده مشترک از فضا ایجاد شده است. بر اساس چنین حقایقی و آنچه پیش از این درباره اهمیت همکاریهای بینالمللی در فضا گفته شد و نیز توجه به وابستگی آمریکا به سایوز روسی برای فرستادن فضانورد به ایستگاه بینالمللی در غیاب شاتل، تصمیم اخیر مقامات ناسا را میتوان بیشتر یک ژست سیاسی دانست تا یک اقدام عملی و تاثیرگذار. به گونهای که علاوه بر مثتثنی شدن روابط فضایی دو کشور در حوزه ایستگاه فضایی بینالمللی و آزادی کارکنان برای شرکت در مجامع مشترک با روسیه در خارج از خاک روسیه، در برخی گزارشهای خبری گفته شده که کارکنان ناسا به فعالیتهای خود به صورت معمول ادامه دهند مگر آنکه به آنها گفته شود از فعالیت مشترک یا ملاقات با طرف روسی خود خودداری کنند.