فتحالله امی*
تغییر مدیریت در سازمان فضایی دلایل متفاوتی دارد، گرچه مدیریت چنین سازمانهایی نباید به این سرعت و پی در پی تغییر کند، چراکه این سازمانها پروژههای دیربازده دارند و مدیرانی باید در راس کار باشند که تا اتمام عمر کاری خود وقف آنجا باشند. در همه کشورها روند همین گونه است و مدیرانی که تعیین می کردند برای یک عمر در آن سازمان کار می کردند. این کار تضمین می کند که تجربه آن فرد برای یک عمر در اختیار سازمان است و به عبارت دیگر سرمایه گذاری که می کنند هرگز از بین نخواهد رفت. در کشور ما متاسفانه ما الگوی مشخصی نداریم و خودمان می خواهیم همه چیز را از صفر شروع کنیم و این استفاده نکردن از تجربه سایر کشورها، ایران را متحمل زیان های زیادی کرده است. افرادی هم که در این سازمان در راس کار بودند معمولا با تغییر یک دولت و روی کار آمدن دولت دیگر تغییر کردند و مدت عمر کاری کوتاهی داشتند و حتی در طول دولت گذشته که هشت سال هم به طول انجامید، سه بار در این سازمان با تغییر رییس مواجه شدیم چراکه سلایق در برخی حوزه ها با افراد سیاسی متعارض بود و برای همین هم، بودجه های چند هزارمیلیاردی در سازمان فضایی هزینه می شود اما خروجی چندانی ندارد.
من می توانم بگویم در تمام پروژه های سازمان فضایی روند کار کند شده و به جای پیشرفت، عقبگرد داشته ایم و تمام پروژه هایی که سازمان فضایی قرار بود انجام دهد، ناموفق بوده است. اگر پرتاب موجود زنده به فضا را جدا کرده و به عنوان پروژه ای که از قبل طراحی شده و تشکیلات آن از قبل شکل گرفته بود و ماموریت آن از قبل طراحی شده بود، در نظر بگیریم، بقیه پروژه ها تماما ناموفق بوده است.
ارزش هر سازمانی بستگی به میزان خدمات و کارهایی دارد که در آن انجام می گیرد، بنابراین وقتی دولت جدید با یک سازمان ناموفق مواجه شده است، طبیعی است که توجهی به آن نکرده و اعتباراتی در اختیار آن قرار ندهد، وقتی یک سازمان نمی تواند به اهداف خودش دست پیدا کند طبیعتا رو به اضمحلال می رود و دولت هم می بیند که این سازمان چیزی برای عرضه ندارد، بنابراین دلیلی نمی بیند که برای آن جایگاه ویژه ای قائل شده از آن حمایت کند و یا اعتباراتی به آن اختصاص دهد. الان این سازمان چه مشکلی را حل کرده است؟ کدام ماهواره را فرستاده که بتواند ارتباطات مورد نیاز مردم را تسهیل کند؟ وقتی این سازمان خروجی ندارد دولت هم به عنوان نماینده و امانتدار مردم ارزشی برای آن قائل نمی شود. الان سازمان فضایی جز پرتاب چند میمون به فضا چه کار مثبتی انجام داده است که خدمتی به مردم ارایه کرده باشد؟
بنابراین اساسا پرتاب ماهواره به فضا با هدف خدمت به مردم خیلی اولویت دارد به پرتاب موجود زنده به فضا؛ پرتاب موجود زنده تنها یک غرور ملی ایجاد می کند و هیچ خروجی که به نفع مردم باشد در پی ندارد. چند بار دیگر این پرتاب موجود زنده اتفاق بیفتد، حال چه موفق و چه ناموفق، مردم شاید اعتراض هم بکنند که این کار چه سودی برای ما دارد، چراکه با فرض راه افتادن جریان توریست فضایی هم کسی با کپسولهای ایرانی به فضا سفر نمیکند که بگوییم این کار برای کشورمان درآمدزا خواهد شد. مردم نیاز دارند ارتباطات موبایلی شان توسط ماهواره های ایرانی انجام شود. علت اینکه دولت فعلی هم توجه چندانی به این سازمان نداشته، همین موضوع است.
در حال حاضر سازمان به کارهایی می پردازد که اصلا در جهت ماموریت آن نیست، به عنوان مثال اعزام دانشجو به چین و دیگر کشورهای خارجی وظیفه وزارت علوم است و نه برعهده سازمان فضایی؛ این وظیفه ربطی به سازمان ندارد که مسوولان سازمان هم ماهی یک بار به بهانه اینکه هشت دانشجو در چین داریم و برای سرکشی به این کشور سفر کرده و چندین هزار دلار هزینه کنند که اصلا جزء وظایف این سازمان نیست و در همه کشورها هم سفارتها مسوول رسیدگی به امور دانشجویان در دیگر کشورها هستند.
دوسال است از تشکیل پژوهشگاه فضایی گذشته یکی بیاید بررسی کند ببیند خروجی این پژوهشگاه چه بوده؟ ۱۶۰۰ نفر نیرو در این دوسال با بودجه ای که گرفتند چه کار کردند؟ اینها عواملی است که توجه دولت را به یک سازمان کم می کند. وقتی یک سازمانی هزینه بر است و خروجی هم ندارد، طبیعی است که به مسیر انحلال برود.
* دکتر فتحالله امی، مدیر گروه هوافضای دانشکده مکانیک دانشگاه تربیت مدرس، مشاور وزیر علوم و مشاور سابق سازمان فضایی