عباس خاراباف
شواهد نشان میدهد دور جدیدی از مهاجرت نخبگان و کارشناسان فضایی آغاز شده که به زودی موجب خالی شدن این صنعت از منابع انسانی توانمند خود خواهد شد.
به دلیل عدم مدیریت مناسب و محدویتهای خاصی که در حوزه فضایی وجود دارد، مهاجرت نخبگان و کارشناسان فضایی کشور نه تنها به کشورهای خارجی انجام میپذیرد بلکه حتی نیروهای مقاومی که در شرایط سخت کشور حاضر به ترک وطن نشدهاند نیز به دلیل نارضایتی شغلی، سازمانها و مراکز فضایی را رها کرده و به بخشهای نامرتبط از جمله خودروسازی، راه و ساختمان و یا حتی شهرداری مهاجرت میکنند. هر چند در این نوع مهاجرت به نظر نمیرسد نخبگان از کشور خارج شده باشند اما عملا دانش و تخصصی که طی سالها به دست آوردهاند از بین میرود.
مدیریت نادرست مغزها
با تشکیل سازمان فضایی بسیاری از مدیران و کارشناسان امیدوار بودند این سازمان به دلیل ظرفیتهایی که دارد، با برنامهریزیهای اصولی از کوچ نخبگان فضایی جلوگیری کند. ولی شواهد عملا نشان میدهد اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. به عنوان مثال پروژههای ماهوارههای دانشجویی که در دانشگاهها توسط سازمان فضایی و شواری عتف تعریف شد نه تنها به لحاظ سیاستگذاری و تعریف کار به صورت صنعتی در خور نقد بود، از دیدگاه تربیت نیروی انسانی که نقطه قوت این طرحها محسوب میشود نیز عملا از اهداف خود فاصله بسیاری گرفت تا حدی که میتوان گفت این پروژهها محملی شد برای اینکه با سرمایه ایرانیها برای خارجیها نیروی متخصص تربیت شود. قرار بود در این پروژهها نیروی متخصص مورد نیاز بخش فضایی کشور تربیت شود و انتظار میرفت سرمایهگذاری انجام شده منافع بلند مدتی را به دنبال داشته باشد اما دانشجویانی که در این پروژهها درگیر شدند عمدتا راه خارج را در پیش گرفتند و حتی در برخی موارد قبل از اتمام پروژه، به محض انتشار اولین مقاله پژوهشی خود، کار را رها کرده و از ایران رفتهاند.
موجهای دوگانه کوچ
بخش فضایی ایران دو موج فرار مغزها را تا کنون تجربه کرده است. در موج اول که بلافاصله پس از ادغام پژوهشگاه هوافضای سابق، پژوهشکده مهندسی جهاد کشاورزی و پژوهشکده تحقیقات فضایی به مجموعه با عنوان پژوهشگاه فضایی ایران ایجاد شد، عدهای از کارشناسان و اعضای هیئت علمی قدیمیتر در همان ابتدا با پیشبینی آینده از مجموعه پژوهشگاه فضایی خداحافظی کردند و به مراکز دیگر رفتند. بخشی از این افراد هم که در وزارت علوم مشغول بودند، فضای آن وزارتخانه را بیشتر در راستای اهداف خود دیدند و از بخش فضایی کشور جدا شدند. با گذشت ماهها بلاتکلیفی در وضعیت سازمان فضایی، موج دوم این کوچ با شدت گرفتن اختلافات و بحثهای ایجاد شده در سطوح کلان مدیریتی به تازگی آغاز شده و شامل بسیاری از نیروهای متخصص، به ویژه مدیران پروژهها میشود که به گفته کارشناسان تحمل فضای موجود را از کف دادهاند.
برج نیمه کاره
اسناد بالا دستی کشور اهداف بزرگی را برای بخش فضایی ایران به عنوان یکی از مهمترین محورهای توسعه در نظر گرفته است. اما باید توجه کرد کسب فناوری با صدور بخشنامه و دستورالعملهای اداری ممکن نیست. این کار نیاز به نیروهای کارآزموده و فنی دارد که با تخصص خود پروژههای فضایی را راهبری کنند. شوربختانه موج جدید مهاجرت کارشناسان در حال شدت گرفتن است و این امر تنها به از بین رفتن تجربیات و تخصصهای فضایی کشور منجر میشود و پیشرفتی را هم برای سایر صنایع به دنبال نخواهد داشت. لازم به یادآوری است که این اتفاقات در درجه اول به خاطر تصمیمات مدیریتی بوده که در گذشته گرفته شده و بازگشت به گذشته نیز گرهای از مشکلات نمیگشاید. بنابراین همانطور که ادامه وضع فعلی به سرعت موجب نابودی منابع انسانی میشود، مماشات با شرایط قبلی نیز آسیب زننده و ویرانگر است.
برج فضایی کشور با تلاش و هزینه بسیار بالا رفته و نیمه کاره رها شده است. اما نباید تصور کرد با تعطیل کردن موقت کار امکان از سرگیری آن به راحتی فراهم میشود، زیرا آنها که رفتهاند دیگر به سر کار باز نخواهند گشت و اینها که میروند نیز امیدی به بازگشتشان در آینده نیست. هر چند به نظر میرسد مسئولین به دقت در حال موشکافی مسائل هستند اما بهتر است تدابیر اصلاحی به سرعت اتخاذ و عملی گردد تا سرمایههای کشور از میان نرود.