مجید جویا
آژانش فضایی اروپا اعلام کرد که فیله توانسته مولکولهای آلی را روی سطح دنبالهدار 67P شناسایی کند؛ و کشفیات علمی بسیار بیشتری هم درراهاند.
هیچوقت قرار نبود فرود روی یک دنبالهدار کار سادهای باشد. دو هفته پیش، کاوشگر فیله متعلق به سازمان فضایی اروپا که اولین کاوشگر روباتیک طراحیشده برای سوراخ کردن یک دنبالهدار است، پیش از رفتن به خوابی که به نظر میرسد بسیار طولانی باشد، مدتی روی سطح غریب و ناهموار این دنبالهدار پیچوتاب خورد. شاید هیجان فرود فروکش کرده باشد، ولی پژوهشگران تازه در آغاز کار خود هستند؛ و روزتا، فضاپیمای مادر فیله، شاید حتی خود نیز فرصت نشستن روی دنبالهدار را پیدا کند.
به گزارش نیوساینتیست، آندرئا آکومازو مدیر پرواز روزتا میگوید: «نوع بشر، پایگاهی روی سطح یک دنبالهدار داشت که به مدت سه روز کار کرد. چند چیز دقیقاً آنطور که ما میخواستیم کار نکرد، ولی از قبل میدانستیم که خطر چقدر جدی است».
روزتا یک دهه را در مسیر پرواز بهسوی دنبالهدار تناوبی 67/ چوریموف- گراسیمنکو گذراند و سه ماه را هم مشغول نقشهبرداری از سطح آن بود تا برای فرود فیله آماده شود.
فرود تاریخی فیله در روز 12 نوامبر/21 آبان اتفاق افتاد. در آن روز، استفان اولامک مدیر فرود در مرکز عملیات آژانس فضایی اروپا در دارمشتات آلمان گفت: «ما رسیدیم و فیله دارد با ما حرف میزند. ما روی سطح دنبالهدار هستیم».
ولی فرود آنگونه که برنامهریزی شده بود، پیش نرفت. سه سیستم طراحیشده برای اتصال فیله به سطح دنبالهدار (پیشرانه گازی، لنگر و اسکیت یخ نوردی) همگی از کار افتادند، درنتیجه پیشازاین که فضاپیما بتواند یکجا متوقف شود، دو بار بالا و پایین پرید و وقتی هم درنهایت متوقف شد، در سطح سایهسار تپهای به یکسو افتاده و یک پایش در هوا قرار گرفته بود. فیله که بدون نور خورشید نمیتوانست باطریهای خود را شارژ کند، به یک خواب بلند رفت. این احتمال وجود دارد که وقتی دنبالهدار به خورشید نزدیکتر میشود، فضاپیما دوباره زنده شود، ولی در حال حاضر پژوهشگران مشغول استخراج دادههایی هستند که فیله پیش از خاموش شدن، ارسال کرده بود.
منشأ حیات
روزتا و فیله قرار بود دریابند که آیا حیات زمین از دنبالهدارها نشأت گرفته یا خیر. این صخرههای یخی موادی هستند که از ابر گاز و گردوغباری که 4.6 میلیارد سال پیش منظومه شمسی ما را شکل داد، به جا ماندهاند، درنتیجه با بررسی آنها، میتوانیم نگاهی به قطعات سازنده اولیه سیارهها بیندازیم. علاوه بر آن، احتمالاً پس از شکلگیری زمین، دنبالهدارها روی آن باریده و آب و دیگر مولکولهای ضروری برای شکلگیری حیات را فراهم کردهاند.
بهرغم زمان کوتاهی که فیله در سطح دنبالهدار داشت، تمام ده ابزار آن شروع به قرائت مقادیر کردند تا بتوانند پاسخی برای این پرسش بیایند، هرچند هنوز معلوم نیست که آیا فرود ناموفق منجر به شکست آنها در دسترسی به دادههای معنیدار شده است یا خیر. دو دوربین فرودگر تصاویر دراماتیکی از نزول و فرود آن مخابره کردند که به روشن شدن ترکیب دنبالهدار کمک میکند. یک سیستم راداری مشترک بین فیله و روزتا به نام CONSERT، ساختار داخلی دنبالهدار را کاوید و همچنین به دنبال کردن مسیر فیله در زمان بالا و پایین پریدن آن در زمان فرود ناموفقش کمک کرد.
فرودگر نتوانست سری از پیش برنامهریزیشده توالی پژوهشهایش را انجام دهد، درنتیجه پژوهشگران مجبور بودند انتخاب کنند که کدام ابزارها را باید زودتر فعال کنند. هرکدام از آنها که اجزای متحرک داشتند، میتوانستند فضاپیما را تکان بدهند و اتصال سست آن به دنبالهدار را به هم بریزند.
چکش بیفایده
یک مجموعه ابزار به نام MUPUS که حاوی یک دریاب و یک چکش بود، جزو اولین ابزارهایی بودند که فعال شدند. این ابزار دمای سطح دنبالهدار را 153 درجه سانتیگراد زیر صفر اندازهگیری کرد، ولی چکش به مشکل برخورد. درنتیجه، گروه حالت چهارمی را به سه حالت از پیش تعریفشده عملکرد چکش اضافه کرد: حالت "بیفایده" که ناشی از شکستن چکش پس از 7 دقیقه کار و بدون موفقیت در خرد کردن سطح دنبالهدار بود. گروه میگوید که زیر یک لایه 10 تا 20 سانتیمتری گردوغبار، یک لایه یخ سفتوسخت قرار دارد که همین توضیحدهنده دلیل بالا و پایین پریدن فیله در هنگام فرود است.
آخرین و پرریسکترین بخش کار، روشن کردن دریل فیله بود. قرار بود دریل 25 سانتیمتر داخل سطح فرو برود و نمونههایی را برای دو ابزار دیگر بالا بیاورد. یکی COSAC که مولکولهای آلی را برای تعیین شکلشان بررسی میکند و دیگری Ptolemy که ایزوتوپهای مولکولی را بررسی میکند. ازآنجاکه آژانس فضایی اروپا دقیقاً نمیدانست فیله در چه موقعیتی قرار دارد، مشخص نبود که آیا دریل میتواند به سطح دنبالهدار برسد یا خیر؛ و با توجه به اتمام باطری، تنها یکبار میتوانست کار کند و در آن یکبار هم یک نمونه بردارد؛ که به معنی این بود که یکی از دو ابزار بدون نمونه میماند.
درنهایت آژانس تصمیم گرفت که نمونه را به COSAC بدهد که میتوانست مشخص کند که مولکولهای آلی دست راستی هستند یا دست چپی. هر دو نوع مولکولها در فرایندهای مولکولی به تعداد یکسان تولید میشوند و شکل آنها وارون جانبی یکدیگر است (شبیه به تصویر خودمان در آینه)، ولی به دلایل ناشناختهای، حیات روی زمین تنها حاوی مولکولهای دست چپی است. یک واکنش شیمیایی خاص روی دنبالهدارها میتوانسته مسئول این عدم تعادل باشد. پژوهشگران هنوز دارند کار میکنند تا بتوانند تأیید کنند که آیا دریل واقعاً نمونه را استخراج کرده یا نه؛ هرچند آژانس فضایی اروپا میگوید که COSAC مولکولهای آلی را در گاز اطراف دنبالهدار شناسایی کرده است.
یان رایت که مسئول Ptolemy است، میگوید که برخی مواد سطحی در جریان برخورد با سطح دنبالهدار وارد حسگرهای ابزار شدهاند. وی میگوید: «ما توانستیم آنها را بو بکشیم و اندازهگیریهایی را از دو مکان مختلف در سطح دنبالهدار داشتهایم».
موفقیت قطعی
فرد جانسن مدیر مأموریت روزتا میگوید که برای فرود همواره 75 درصد شانس موفقیت وجود داشت. وی میگوید «ما همیشه میدانستیم که ممکن است روی یک شیب فرود بیاییم که در آن صورت دریل کار نخواهد کرد»، هرچند وی اذعان میکند که احتمال از دست رفتن فرصت نمونهبرداری از زیر سطح دنبالهدار وجود دارد. از سوی دیگر، فرود در دو نقطه به آنها امکان بررسی چند نقطه روی سطح دنبالهدار را داد. «برای من این یک موفقیت مطلق در چنین مأموریتی است».
هرچند آژانس فضایی اروپا موفق شده مکان قطعی توقف فیله را مشخص کند، اما هنوز معلوم نیست که بهترین زمان ممکن برای احیای دوباره فضاپیما چه زمانی خواهد بود. آکومازو فکر میکند که احتمال این امر چندان زیاد نیست. «بیش از 1 درصد و کمتر از 50 درصد». ولی اولامک خوشبینتر است: «من اطمینان دارم که فیله دوباره با ما ارتباط برقرار خواهد کرد و ما خواهیم توانست ابزارها را به کار بیندازیم». به عقیده وی احتمالاً این امر در بهار یا تابستان سال آینده رخ خواهد داد.
شاید خود روزتا روزی به فیله بپیوندد. سوخت مدارگرد در پایان سال 2016 / پاییز 1395 به پایان خواهد رسید و در آن زمان آژانس فضایی اروپا باید تصمیم بگیرد که فضاپیما را خاموش کند، یا اینکه آن را روی سطح دنبالهدار پایین بیاورد.
یک ناحیه صاف بزرگ در قسمت تاریک دنبالهدار، انتخاب فیله نبود. ولی در سال 2016 این بخش روشن خواهد شد. روزتا خواهد توانست رویان ناحیه سقوط کند و نزدیکترین عکسهای ممکن از دنبالهدار را بگیرد و جو آن را نیز در مسیر سقوط خود، بررسی کند. آکونازو میگوید: «اگر بتوانیم چنین کاری انجام دهیم، خوشحال خواهم شد. اگر بهشخصه از من بپرسید، انتخاب من هم همین خواهد بود».