بسياري از ايرانيان ارزش رصدي كسوف 9 فروردين 1385 را ميدانستند و از ماهها قبل براي برنامهريزي اين كسوف در خارج و داخل كشور برنامهريزي ميكردند. در اين بين من و دوستانم هر چه در توان داشتيم به كار بستيم تا بتوانيم كسوف را از كشورهاي همجوار ايران به صورت كلي ببينيم ولي هر كدام از ما به دلايلي از اين سفر جا مانديم. در عين حال بسياري از علاقهمندان به كسوف ارزش و زيبايي آن را به صورت كلي ميدانستند و كمتر كسي را ميشناختم كه رصد كسوف عميق را در شمال غربي ايران برنامهريزي كرده باشد. با اين حال دو هفته قبل از كسوف، اولين پيشبينيهاي هواشناسي حاكي از ابري بودن هوا در اكثر نقاط ايران ميداد. در همين حين دوست گرامي جناب آقاي عاشقي، پيشنهادي را مبني بر برنامهاي براي رصد كسوف در غرب مطرح نمودند كه اين مسأله باعث شد تا عزم ما براي رصد اين كسوف در مرزهاي غربي ايران بيشتر شود. در حالي كه در آخرين روزها، پيشبيني وضعيت هوا به مراتب بدتر ميشد، تصميم قطعي را شنبه 5 فروردين 1385 گرفتيم و قرار شد تا در برنامهاي تعيين شده در 7 فروردين به سمت آذربايجان غربي حركت كنيم. لذا طبق برنامهريزي، بنده به اتفاق سه نفر از دوستان ديگر به نامهاي آقايان مهدي عاشقي، داود عظيمي و مجيد لشني زند در آخرین دقایق 7 فروردین به سمت مناطق شمالغربي كشور رهسپار شديم.
ابتداي سفر، در بامداد سهشنبه 8 فرودين، بعد از طی كردن مسيري 550 كيلومتري، در 40 كيلومتري شهر مراغه موفق به وداع با هلال صبحگاهي صفر 1427 شديم.
ظهر همان روز سري به طبيعت زيباي مناطق اطراف عجبشير و قلعهي ظحاك زديم و در بعدازظهر با مساعدت يكي از دوستان توانستيم آخرين تصاوير دريافتي از ماهواره و پيشبينيهاي فردا را مورد بررسي قرار دهيم. طبق پيشبيني، اكثر مناطق ايران هوايي ابري در پيش داشت و ما چارهاي جز تصميم در صبح چهارشنبه 9 فروردين نداشتيم. در غروب همان روز بر اساس تصميم قبلي از طريق مسير زيباي درياچهي اروميه به روستاي ساعتلو در شمال اروميه عازم شديم و در بين راه طي تماسي با دوست گرامي آقاي الماسي متوجه شديم كه به احتمال زياد شمال غربي ايران در روز كسوف هوايي صاف خواهد داشت. با علم به اين قضيه ساعت 9 صبح چهارشنبه سفر جالب و هيجاني خود را به مناطق شمالي درياچهي اروميه آغاز كرديم. بعد از عبور از شهرهاي سلماس و خوي هوا به يكباره صاف شد و طي تماس دوباره با آقاي الماسي مطمئن شديم كه هر چه به سمت مناطق شماليتر برويم هوا بازتر خواهد شد.
لذا بعد از استراحتي نيم ساعته در مسير جادهي خوي به قرهضياالدين دوباره به مسير خود ادامه داديم و پس از عبور از شهر قرهضياالدين به سمت شهر مرزي پلدشت جركت كرديم و حدود ساعت 12:30 به اين شهر رسيديم. آسمان در اين منطقه تقريباً صاف بود و ما تصميم داشتيم تا مسيري 80 كيلومتري را از اين شهر تا روستاي مرزي بورآلان در نقطهي صفر مرزي ايران و تركيه طي كنيم. چون در اين نقطه هم وضعيت آب و هوايي خوبي داشتيم و هم بهترين نقطهي ايران از لحاظ پوشيدگي خورشيد محسوب ميشد. لذا به سرعت به مسير خود ادامه داديم و در اين در حالي بود كه رود مرزي و زيباي ارس با تالابها و بركههاي زيباي خود، گاهگاهي در كنار ما بود.
روستاهاي مختلف كه حتي نام بسياري از آنها در نقشه نبود را در مسير خود طي ميكرديم. سنگهاي منطقه آذرين بود و همين مسأله حتي در بنا و ظاهر روستاهاي درون مسير به چشم ميآمد.
نزديك به زمان برخورد اول، در 5 كيلومتري روستاي بورآلان ابزارها را آماده كرديم و در حالي كه ابر سياه رنگي در حال عبور از روي خورشيد بود، برخورد اول را در اين نقطه در لابهلاي ابرها مشاهد كرديم و اولين قضيه جالب بر روي خورشيد وجود يك جفت لكهي سهتايي در كنار هم بود!
سپس به سمت روستاي مرزي بورآلان حركت كرديم و بعد از عبور از اين روستا به پاسگاه مرزي بورآلان رسيديم و بعد از هماهنگي با مسئولين اين پاسگاه در اطراف آن مستقر شديم. منطقه بسيار جالب و دلانگيز بود. در شمال، شرق و غرب ما مرز تركيه بود و كوههاي قفقاز كوچك نيز به راحتي ديده ميشد. مرز تركيه در اين قسمت بسيار كوچك است و لذا در شمال و شمالشرقي ما كشور ارمنستان و در شرق ما نيز كشور آذربايجان واقع بود. كوههاي مشهور آرارات در كشور تركيه، در جنوب غربي ما قرار داشت و قلهي آرارات بزرگ كه تنها 600 متر از بام ايران كوجك است، دائماً در ابر بود. عرض و طول تقريبي اين نقطه برابر 39 درجه و 43 دقيقهي شمالي و 44 درجه و 37 دقيقهي شرقي است.
مناطق اطراف نيز پوشيده از شنهاي روان سياهرنگ بود كه جلوهاي بديع به مناطق اطراف بخشيده بود. براي گروه تحقيقاتي حلقهي الماس رصد اين كسوف در كنار مرزبانان غيور كشور عزيزمان جاي بسي خوشحالي و غرور بود.
رفته رفته با گذشت زمان تاريكي محيط افزايش مييافت تا جايي كه در ساعت 14:48 وسط كسوف رخ داد كه در اين حالت قدر گرفت معادل 1/90 درصد بود. تمام سعي و تلاش ما اين بود كه با بضاعت موجود از اين كسوف عكس تهيه نماييم. لذا تمام عكسهايي كه از كسوف ملاحظه ميكنيد، همگي با دوربين Zenit 122 به صورت آفوكال از پشت دوچشمي 80×20 مدلNight Sky و استفاده از چند فيلتر مختلف تهيه شده است.
محيط خاكستري رنگ شده بود و در آن زمان از هر روزنهاي ميتوانستيم هلالهاي باريك خورشيد را تماشا كنيم.
از اين زمان به بعد رفته رفته گرفت بازتر و نور خورشيد در محيط بيشتر ميشد. نكتهي قابل توجه در اين كسوف حركت سريع ماه بر سطح خورشيد نسبت به كسوفهاي قبلي، مخصوصاً كسوف 20 امرداد 1378 بود كه دليل اصلي آن بود كه تنها يك روز از حضيض ماه ميگذشت. ما در حين گرفت حتي موفق شديم تا با دوربين دوچشمي 80×20، برخورد ماه با يك لكهي خورشيد را ثبت كنيم. اين لكه در گروه سه تايي لكهها در بالا و لبهي خورشيد قرار داشت. زمان اولين برخورد لبهي ماه با اين لكه در ساعت 14:49:13، برخورد دوم در ساعت 14:49:25 و برخورد چهارم در ساعت 15:53:13صورت گرفت.
بلاخره كسوف در ساعت 16 پايان يافت تا 54 سال ديگر در درون همين دورهي ساروسي، مركز مخروط سايه ماه در كسوف جمعه 10 ارديبهشت 1439 به مدت 4 دقيقه و 43 ثانيه مهمان همين روستاي مرزي باشد.
بعد از اتمام كسوف، با هماهنگي پاسگاه به اتفاق بچهها در يك مسير خاكي به لب مرز ايران و تركيه رفتيم كه در آنجا مورد استقبال گرم دو نفر از مرزبانان قرار گرفتيم. درياچهي كوچك و بسيار زيبايي كه در مرز دو كشور قرار داشت، بيش از بيش محيط را ديدني كرده بود و در اين بين گپ چند ثانيهاي ما با سربازان تركيه در مورد كسوف 9 فروردين در كشورشان، خالي از لطف نبود.
سپس در مسيري كه از دامنههاي قلهي آرارات ميگذشت، به سمت مرز بازرگان به راه افتاديم كه البته برخلاف نقشه اكثر اين مسير جادهي خاكي داشت. دامنهي آرارات مملو از گدازههاي سردشده بود كه خبر از آتشفشاني بودن اين قلل خاموش ميداد. زماني كه در دامنههاي آرارات حركت ميكرديم، رنگين كماني بسيار زيبا جلوهي خاصي به محيط بخشيده بود. پس از عبور از جادههاي پرپيج و خم اين مناطق در حالي كه خورشيد نزديك به غروب بود، به بازرگان رسيديم و پس از عبور از اين شهر مرزي و ترانزيتي به سمت سيه چشمه (چالدران) حركت كرديم و پس از گذر از جادههاي كوهستاني و صعبالعبور اين منطقه به سيه چشمه و سپس خوي رسيديم و پس از استراحتي يك ساعته در اين نقطه به سمت اروميه حركت كرديم و نيمه شب به مكان استقرار خود در روستاي ساعتلو رسيديم.
غروب فردا هم در هوايي كاملاً تميز و نيمهابري اين روستا به استقبال هلال زيباي ربيعالاول 1426 رفتيم.
كسوف عميق بعدي در ايران، بامداد پنجشنبه 5 دي 1398 روي ميدهد كه در آن روز، جزيرهي سيري در بهترين نقطهي ايران كسوف جزئي را با قدر 95 درصد شاهد خواهد بود.
در پايان از تمام دوستاني كه در اين برنامه ما را ياري نمودند تشكر و قدرداني مينمايم و خداي بيهمتا را نسبت به موفقيت در اين برنامه شاكرم و براي همهي شما علاقهمندان به فعاليتهاي رصدي آرزوي توفيقي روزافزون دارم.
با تشكر
علي ابراهيمي سراجي
عضو گروه تحقيقاتي حلقهي الماس |