محمود حاجزمان
بازار رقابتهای فضایی به محوریت آسیا داغ داغ است. اخیرا کره جنوبی نیز موفق شده است تا برای نخستین بار موشک به فضا بفرستد و دوازدهمین کشور دارای توانمندی پرتاب موشک به فضا لقب بگیرد. در مصاحبهای که وایرد با جان لاگسدان، متخصص سیاست فضایی دانشگاه جرج واشنگتن انجام داده، وی توضیح میدهد که چگونه حضور در فضا –چه به صورت اعزام انسان یا غیر از آن- برای کشورهایی که در طیف کشورهای در حال توسعه قرار میگیرند مفید است.
چه عواملی در تصمیم یک کشور برای آغاز برنامه فضایی سرنشیندار موثر است؟
این موضوع مدتها در اروپا محل بحث بوده است. آنها چندین آغاز غلط داشتند و نهایتا تصمیم گرفتند تا به عنوان راهی که فضانوردان اروپایی را به فضا بفرستد، با ایالات متحده آمریکا در ایستگاه فضایی بینالمللی شریک شوند. کانادا نیز تصمیم مشابهی گرفت، و اکنون میبینیم که فرمانده فعلی ایستگاه فضایی یک کانادایی است. در حال حاضر، ژاپن درگیر مباحثات سنگینی است که آیا باید از طرح ایستگاه فضایی خود فراتر رود و برای خود توانایی پروازهای فضایی سرنشیندار را توسعه دهد.
من فکر میکنم که اصلیترین دلیلی که روسها در سال 1961 / 1340 و چینیها در سال 2003 / 1382 این توانایی را برای خود ایجاد کردند، غرور ملی و اعتبار ملی بود. حضور انسانی در فضا مدال افتخاری است که ثابت میکند شما کشوری پیشرو هستید؛ شما این کار را برای دلایل کاربردی آن انجام نمیدهید.
چطور رقابت کشورها برای چیزهایی مانند اعتبار ملی، به پروازهای فضایی سرنشیندار کشیده میشود؟
در سالهای ابتدایی فضاپیماهای سرنشیندار، رقابت موتور محرک برنامههای سرنشیندار بود. اما به عقیده من پس از پایان عصر آپولو، مساله این است که شما نقش شریک پیشرو را در یک همکاری داشته باشید، که به نوعی شکل زیرکانهتری از رقابت است. ایده این است که به جای آنکه آنها را مستقیما به عنوان رقیب در کنار خود داشته باشید، دیگران را با خود و اهدافتان همراه کنید. این موضوع در دعوت دیگر کشورها برای پیوستن به ایستگاه فضایی کاملا آشکار است، چرا که در این صورت آنها دیگر پول اضافی برای رقابت کردن ندارند.
به نظر شما، آیا کشور دیگری طی دهه آینده به باشگاه پروازهای فضایی سرنشیندار خواهد پیوست؟
شاید؛ و این کشور به نظر من هند خواهد بود، که در پاسخ به چین این کار را انجام میدهد. شاید به نظر رسد که آنها خیلی سریع حرکت میکنند؛ اما به چیزی که آنها میگویند گوش نکنید، بلکه به بودجه آنها نگاه کنید.
کاوش فضایی اغلب به عنوان کاری تجملاتی مطرح میشود که تنها ملل ثروتمند میتوانند از عهده آن برآیند. با این وجود، چندین کشور که اغلب آنها نیز کشورهای در حال توسعه هستند برنامه فضایی خود را دنبال میکنند. به عنوان مثال، بنگلادش و ترکمنستان از سازمانهای فضایی خود چه انتظاری دارند؟
بسیاری از آنها ارتباطات مخابراتی یا برنامههای جستجوی منابع زیزمینی هستند؛ مسائلی که منافع عملی برای کشورهای خود دارد. شاید این کشورها ماهواره خود را دارند، یا مالکیت مشترک یک ماهواره را در اختیار داشته باشند.
گاهی اوقات نیز خریدن دادههای به دست آمده از فضا توسط کشور دیگر ارزانتر است، اما در این صورت باز هم شما به سازمانی نیاز دارید تا استفاده از این دادهها را مدیریت کند. داشتن سازمان فضایی الزاما به معنای این نیست که شما ماهواره دارید. این موضوع بدان معناست که شما از آنچه که از طریق فضا تامین میشود استفاده میکنید.
بنابراین سرو کار داشتن با فضا برای کشورهای در حال توسعه چه نفعی میتواند داشته باشد؟
این موضوع مزایای عملی و کاربردی دارد، خصوصا در زمینه ارتباطات و در حالتیکه هیچ زیرساخت زمینی وجود ندارد. این مساله علیالخصوص برای کشورهای بزرگی مانند برزیل و اندونزی مصداق دارد، چرا که توانایی برقراری ارتباط در سراسر کشور برای موارد مختلفی مانند تلویزیونهای آموزشی، درمان از راه دور، و یا هشدار در خصوص در راه بودن بلایای طبیعی اهیمت زیادی دارد. همچنین بسیاری از این کشورها از محل منابع طبیعی خود آگاه نیستند، بنابراین استفاده ازمزایای سنجش از راه دور ماهوارهای برای این کشورها بسیار مفید است.
شاید پروازهای فضایی سرنشیندار و دانش فضایی پیشرفته تنها برای کشورهای ثروتمند باشد؛ اما ابزارهای فراوانی هستند که با وجود دارا بودن تواناییهای فضایی، برای کشورهای فقیرتر مزایای بیشتری نسبت به کشورهای ثروتمند دارد؛ چرا که کشورهای ثروتمندتر جایگزینهایی برای آنها دارند. مثلا کشورهایی که از شبکه فیبر نوری برخوردار هستند، ممکن است نیازی به استفاده از ماهوارههای ارتباطی نداشته باشند.