تحقیقات جدید نشان می‌دهد تصور پذیرفته‌شده درباره این که زمان‌فضا آشفته نیست، می‌تواند اشتباه باشد.
«لوئیس لهنر» از «موسسه پریمتر» توضیح می‌دهد چرا رفتارکردن با گرانش به عنوان سیال می‌تواند عاقلانه باشد.وی گفت: نوعی گمان در فیزیک به نام گمان هولوگرافیک وجود دارد که بر اساس آن، گرانش می‌تواند به عنوان یک نظریه میدانی توصیف شود. ما می‌دانیم در انرژی‌های بالا، نظریه‌های میدانی را می‌توان با ابزار ریاضیاتی که از آن‌ها برای توصیف سیالات استفاده می‌کنیم، توضیح داد. بنابراین گرانش با نظریه میدانی معادل است و نظریه میدانی نیز با سیالات، پس گرانش با نظریه میدانی معادل سیالات، برابر است و این امر گرانش/دوگانگی سیالات خوانده می‌شود.
لهنر ادامه داد: برای چندین سال یک باور سنتی میان فیزیکدانان وجود داشته مبنی بر این که گرانش ممکن است آشفته نباشد. بر اساس این اعتقاد، گرانش توسط مجموعه‌ای از معادلات توصیف می‌شود که متفاوت از معادلات دینامیک سیالات هستند به طوری که تحت هر شرایطی آشفتگی وجود نخواهد داشت.
لهنر تناقض موجود را این گونه توضیح می‌دهد: یا این که گرانش و دوگانگی به طور کامل توسط توصیف سیالات توضیح داده نمی‌شود یا این که پدیده جدیدی در گرانش وجود دارد و این که گرانش آشفته می‌تواند واقعا وجود داشته باشد.
تیمی از محققان متشکل از لهنر، هوان یانگ از «موسسه محاسبات کوانتومی» و آرون زیمرمن از «موسسه فیزیک نجومی نظری کانادا» نظریه درست را تعیین کرده‌اند.
تیم علمی تصمیم گرفت سیاهچاله‌های با سرعت چرخشی بالا را مطالعه کند زیرا توصیف دینامیک-سیالاتی از چنین سیاهچاله‌هایی به این نکته اشاره دارد که فضازمان اطراف آن‌ها از فضازمان اطراف دیگر انواع سیاهچالهها کمتر چسبناک است. چسبناکی کمتر شانس آشفتگی را بالا می‌برد.
دانشمندان همچنین تصمیم گرفتند آشفتگی‌های غیرخطی سیاهچالهها را مطالعه کنند. سیستم‌های گرانشی در این سطح از دقت به ندرت تحلیل می‌شوند زیرا معادلات آن‌ها بسیار پیچیده است اما با دانستن این نکته که آشفتگی اساسا غیرخطی است، تیم علمی تحلیل آشفتگی غیرخطی را انجام داد و با کمال حیرت دریافت فضازمان آشفته است.