همه شما که این مطلب را میخوانید حتما چند باری با موضوعات شبه علم مواجه شدهاید. در شهریور ماه مریخ به اندازه ماه کامل در آسمان ظاهر میشود، بشقابهای پرندهای که از سوی تمدنهای دیگر به ما سر میزنند و گاهی تعدادی را میدزدند، یک شرکت نوشابهسازی تبلیغ خود را روی ماه میاندازد، طالعبینان با بررسی وضعیت ستارهها و تاثیر آنها زندگی شما را پیشبینی میکنند، جهان در سال ۲۰۱۲ طبق پیشبینی مایاها و به دلیل وضعیت قرارگرفتن زمین در آسمان و تغییر قطبین مغناطیسیاش به پایان میرسد و دهها مورد دیگر.
شبهعلم برای آنکه راه خود را به میان مردم باز کند تکنیکها و روشهای مختلفی دارد. یکی از روشها این است که تفسیر غلطی از دادههای علمی ارائه میدهد. برای مثال برخی از طالعبینان ستارهای به شما میگویند علت تاثیر ستارهها بر سرنوشت شما تاثیر نیروی گرانش آنها بر شماست و جزر و مد دریاها در اثر نیروی کشندی ماه را هم شاهدی بر صحت ادعای خود میآورند. اما آنها آگاهانه یا از روی جهالت فراموش میکنند نیروی گرانش چگونه عمل میکند و چگونه تاثیر آن با عکس مجذور فاصله رابطه دارد و آنچه درباره ماه صادق است درباره سیارهها و ستارههای دور دست عمل نمیکند.
گاهی آنها بخشی از یک واقعیت علمی را انتخاب و بخشهایی را به دلخواه حذف میکنند تا تئوری خود را موجه جلوه دهند. مثلا در نمونه ظهور مریخ در ابعاد ماه کامل در شهریور ماه آنها بخش عمدهای از داستان خود را از خبری مربوط به چند سال پیش برداشتهاند که در آن اعلام شده بود در آن سال بخصوص مریخ به نزدیکترین فاصله خود با زمین میرسد (این فاصله چند کیلومتری نزدیک تر از فاصله مریخ نسبت به رکوردهای قبلی خود بوده است).
در خبرهای آن سال اعلام شده بود که اگر با تلسکوپی با بزرگنمایی مشخصی به مریخ نگاه کنید درون تلسکوپ، مریخ را به ابعاد ماه کامل خواهید دید. اما شایعهپردازان این بخش و همچنین بخشی را که مربوط به زمان این رویداد بود، حذف کردند و هر سال نامههایی مبنی بر اینکه این اتفاق میافتد و مریخ ناگهان به اندازه ماه کامل در آسمان شب دیده میشود را منتشر میکنند. گاهی قطعاتی با تفسیرهای اشتباه و آمیخته به برخی از اطلاعات غلط در کنار هم قرار میگیرند تا داستانی جعلی را منطقی جلوه دهند.
مثلا در داستانهای مربوط به پایان دنیا در شب یلدای امسال، تفسیر غیردقیقی از یک تقویم باستانی، تعدادی اطلاعات بیربط نظیر اینکه در شب یلدا و انقلاب زمستانی خورشید، زمین ومرکز کهکشان در یک راستا قرار میگیرند (این اتفاق هر سال هنگام انقلاب زمستانی تکرار میشود) و اینکه سیارات همگی در یک خط قرار میگیرند (این اتفاق امسال نمیافتد و اگر زمانی هم رخ دهد هیچ تاثیر گرانشی بر زمین ندارد) را کنار هم قرار میدهند تا ادعای خود را توجیه کنند. گاهی نیز کار به نظریههای توطئه میکشد. در خصوص بشقابهای پرنده، عمده مدارک مدعیان به واسطه اطلاعات طبقهبندی شدهای است که گویا در اختیار آنها قرار دارد و از پنهانکاری دولتها در مخفی نگهداشتن این موضوع صحبت میکنند.
شایعهپراکنان باهوش!
همیشه مقابله و مواجهه با این شایعات کار آسانی نیست. گاهی میتوان مدارک و ادعاهای آنها را نقد کرد. مثلا زمانی که گفته میشود همه سیارات در روز خاصی در یک راستا قرار میگیرند، میتوان نقشه مدار سیارات و وضعیت آنها را به مردم نشان داد و توضیح داد که این اتفاق نمیافتد و اگر هم بیفتد برآیند نیروی گرانشی وارد بر زمین چقدر میشود و این تاثیر چقدر اندک و قابل صرف نظر در مقابل مثلا گرانش فقط ماه که در نزدیک ما قرار دارد، است. یا مثلا اگر به شما بگویند تغییر قطبین مغناطیسی عامل تغییرات بزرگ و نابودی زمین است میتوان به آنها شواهد مربوط به تغییر قطبین مغناطیسی زمین در طول تاریخ را نشان داد و اشاره کرد این پدیده تازه و عجیبی نیست و زمین بارها آن را تجربه کرده است و تاثیرات آن مشخص و قابل بررسی است و ارتباطی با ادعای مطرح شده ندارد.
گاهی اوقات شایعهپردازان برای نفوذ در اذهان مردم، از توصیه و ضربالمثلی قدیمی پیروی میکنند که اگر میخواهید دروغی بگویید که همه باور کنند، باید دروغتان تا حد امکان بزرگ باشد. در این مورد خاص بحث کردن و صحبت کردن درباره این ادعا دشوارتر است چون اصولا حرف معنی داری ارائه نشده است. نمونه اخیری که مردم با آن مواجهند از این دسته است.
سه شبانهروز تاریکی
اگر کاربر شبکههای اجتماعی بوده یا وبلاگهای مختلف داخلی و خارجی را دیده باشید یا مخاطب ایمیلهای عمومی باشید، حتما با این خبر مواجه شدهاید که قرار است زمین به مدت سه روز در خاموشی فرو برود. روایتهای مختلفی از این داستان منتشر شده است. یکی از عمومیترین این موارد را در ادامه میبینید:
«دانشمندان ناسا، خاموشی در کل کره زمین به مدت سه روز از تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ را پیشبینی کردهاند. این پایان جهان نیست، این همترازی جهان، جایی که خورشید و زمین برای اولین بار همتراز میشوند. زمین از وضعیت کنونی که بعد سوم است به بعد صفر تغییر کرده و سپس به بعد چهارم تغییر میکند. در این گذار جهان با تغییر بزرگی روبهرو میشود و ما یک جهان جدیدی را خواهیم دید. پیشبینی شده است این سه روز تاریکی در روزهای ۲۳، ۲۴، ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲ (سوم تا پنجم دی ۹۱) اتفاق میافتد، حفظ آرامش، کنار یکدیگر بودن، مناجات و خواب در این سه روز بهترین کار است و آنهایی که بعد از این واقعه زنده میماند با یک جهان نوین روبهرو خواهند شد. خطری که شما را تهدید میکند این است که در اثر هراس از این رویداد دچار حادثه شده و از بین بروید. مقامات نمیخواهند به دلیل توسعه وحشت عمومی این موضوع را عمومی کنند.»
برخلاف نمونههایی که قبلا اشاره شد، این داستان تنها بر مبنای دروغهای شاخدار و حرفهای بیمعنی بنا شده است. به طور خلاصه در این متن این ادعاها مطرح میشود:
۱ـ ناسا و دانشمندان آن این موضوع را پیشبینی کرده است
۲ـ خورشید و زمین برای اولین بار همتراز میشوند
۳ـ زمین از بعد سه روز به بعد صفر و بعد به بعد چهار میرود
۴ـ در نتیجه زمین (یا جهان؟) سه روز خاموش میشوند
در این خصوص مساله تنها اشتباه بودن دادهها نیست، بلکه اساسا گزارههای موجود هیچ معنی ندارد.
ناسا چه میگوید؟
در مورد بند یک کافی است نگاهی به وبسایت ناسا بیندازید. هر بار که چنین شایعاتی مطرح میشود پای ناسا هم به میان باز میشود که دلیل عمده آن هم این است که ناسا برای بسیاری از مردم به عنوان عالیترین مرکز پژوهشی و علمی جهان شناخته میشود (که البته این طور نیست) طراحان به نظر هیچ وقت نام مراکز علمی و پژوهشی دیگر را نشنیدهاند و همه چیز را به ناسا ارتباط میدهند.
طبیعی است تنها چیزی که در مجموعه ناسا در این باره پیدا خواهید کرد خبر و توضیحی است که بیان میکند این مساله هیچ سندیتی ندارد و چنین حرفی بیمعنی است. در بخش ۲و ۳، گزارههایی که دلایل این رویداد را مطرح میکنند در واقع گزارههایی بیمعنی هستند. نه به این معنی که در آنها اشکالی وجود دارد بلکه به این معنی که اساسا این جملات هیچ معنی مشخصی ندارند. وقتی گفته میشود زمین و خورشید همتراز میشوند با چه چیزی همتراز میشوند؟
از هندسه مقدماتی به یاد داریم که همیشه میان دو نقطه میتوان یک خط مستقیم رسم کرد. در این مورد بین خورشید و زمین نیز همواره میتوان خط مستقیمی را رسم کرد اما وقتی صحبت همترازی است، ابتدا باید ببینیم این تراز در مقایسه با کدام جسم سومی مطرح میشود؟ هیچ. اگر به موضوعات مشابه برگردیم مشابه این ادعا را در دو مورد درباره ادعاهای سال ۲۰۱۲ میبینیم که در آنها اشاره شده است که زمین و خورشید و دیگر سیارات منظومه شمسی همگی در یک راستا قرار میگیرند و ادعای دیگر اینکه خورشید و زمین و مرکز کهکشان در یک راستا قرار میگیرند.
اگر چه در ادعاهای مربوط به این داستان به هیچ یک از این دو اشارهای نشده است اما حتی با فرض قبول آن باید گفت اول اینکه در سال جاری چنین همخطی عمومی بین سیارهها رخ نخواهد داد و دوم اینکه رخ دادن چنین همخطی هیچ تاثیری بر زمین نخواهد داشت (میتوانید با کمک فرمولهای عمومی مربوط به گرانش، تفاوت نیروی گرانشی که به سیاره ما وارد میشود را در این شرایط با هر شرایط دلخواه دیگر مقایسه کنید).
سوم اینکه هر سال و هنگام انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی، زمین و خورشید و مرکز کهکشان تقریبا در یک راستا قرار میگیرند (مرکز کهکشان جایی در منطقه صورت فلکی قوس و در فاصله حدود ۲۸ هزار سال نوری از ما قرار دارد) و هر سال خورشید در مسیر حرکت ظاهری خود به دور زمین روی دایره البروج در اول دی ماه تقریبا در جایی قرار میگیرد که زمین ـ خورشید و این ناحیه تقریبا (این تقریب خیلی سهل انگارانه ای است چون در همین هنگام هم ۶ درجه ای واقعا با این نقطه فاصله دارند) در یک راستا هستند (و البته ۶ ماه بعد بار دیگر این همخطی به شکل معکوس قرار میگیرد و خورشید ـ زمین و این منطقه در یک راستا قرار دارند و این هنگامی است که شما در آسمان شب میتوانید به رصد این بخش از آسمان بپردازید).
گزاره بعدی حتی از این هم بی معنی تر است. اینکه ما در بعد سوم قرار داریم و به بعد صفر و بعد چهار نقل مکان میکنیم مطلقا عباراتی بی معنی هستند. جهان ما ساختاری چهاربعدی دارد. سهبعد آن ماهیت فضایی و یک بعد آن از زمان تشکیل شده است. از زمان اینشتین میدانیم فضا و زمان ماهیتهای جداگانههای ندارند و در یک ساختار پیوسته به نام فضا ـ زمان قرار میگیرند. همه آنچه از جهان میشناسیم در این قالب چهاربعدی است. البته برخی از نظریات صحبت از ابعاد بالاتری در ابتدای عالم میکنند اما اولا تاکنون سرنخی از آنها به دست نیامده و ثانیا حتی در صورت وجود آنها با ساختاری با ابعاد بالاتر مواجه میشویم. انتقال از یک بعد به بعد دیگر معنی ندارد. برای اینکه این مساله روشن شود مثالی ساده را در نظر بگیرید.
از ریاضیات مقدماتی نمودارهای دو بعدی یا دکارتی را به یاد دارید که با دو خط عمود بر هم مشخص میشد. هر نقطه در این صفحه با دو عدد که نشاندهنده مختصات طول و عرض آن بود نشان داده میشد. فرقی نمیکند که شما روی محور طول یا عرض باشید؛ در هر حال شما روی صفحه هستید و فقط مولفههای این مختصات تغییر میکند. در عالم ما نیز همه چیز مختصاتی چهار مولفهای دارد که سه تای آن ماهیت فضایی و یکی از آنها ماهیت زمانی دارد. برای اینکه پوچ بودن این گزاره را بهتر ببینید، به یاد بیاورید که وقتی صحبت از اشکالی با ابعاد پایینتر میکنیم برای مثال یک نقطه را موجودی با بعد صفر، خط را ساختاری یک بعدی، صفحه را دو بعدی و فضا را سهبعدی میدانیم. حتی تصور اینکه افرادی که این مطلب را نوشتهاند چه فکری میکردهاند غیرممکن است. اینکه ما در بعد سه زندگی میکنیم یعنی چه؟ ما در فضا ـ زمانی چهاربعدی زندگی میکنیم و به این ترتیب هر آنچه ادعا میشود تعدادی کلمه بیمعنی است که کنار هم قرار گرفته است.
طبیعتا وقتی مقدمه بحثی غلط و بیمعنی باشد هر نتیجهای را میتوانید از آن بگیرید و از جمله اینکه بر این اساس زمین خاموش میشود (البته معلوم نیست برق قطع میشود، ستارهها و خورشید خاموش میشوند یا…).
هیجان علم حقیقی
به این ترتیب شایعات راه خود را باز میکنند و هر بار خرد جمعی ما انسانها را به چالش میکشند. شاید هیچگاه نتوان جلوی انتشار این شایعهها و ساخته شدن آنها را گرفت. برخی از روی ناآگاهی و برخی با هدفهای دیگر این کار را در آینده هم ادامه خواهند داد اما میتوان با افزایش آگاهیهای عمومی از تاثیرات مخرب آن جلوگیری کرد. البته که چنین رویدادهایی ظاهری هیجانانگیز دارند اما با افزایش آگاهی است که میتوان منابعی هیجانانگیزتر و البته علمی و منطقی را جانشین این شایعات که واقعا باید آنها را در رده چرندیات طبقهبندی کرد، قرار داد.
نگاهی به جهان اطراف بیندازید، اینکه چگونه جریانهای آب و هوایی تبدیل به هیولایی مانند توفانهای مخرب میشوند، اینکه در دل آتشفشان ها، در بستر زمین و در قعر اقیانوسها چه میگذرد، این که در آسمان چگونه موجوداتی هیجانانگیز، زیبا و مرموز زندگی میکنند و اینکه چگونه ما در حالی که اسیر سیاره کوچک و آبی خود هستیم میتوانیم رازهای این معماها را کشف کنیم، همه و همه داستانهای پرکشش و هیجانانگیزی هستند که اگر وارد آن شوید هیجانی به مراتب بیشتر از دست و پنجه نرم کردن با این شایعات بیمعنی را تجربه خواهید کرد.